سرمایه انسانی سنگ بنای توسعه است
تهیه و تنظیم: غلامحسین فرشادی
یک جزء مهم و یکی از شروط لازم برای دستیابی به اهداف برنامه ششم توسعه جذب سالانه یکصد میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی است. برخورداری کشور از منابع معدنی فراوان و ذخایر عظیم گاز و قرار گرفتن ایران در موقعیت ممتاز جغرافیایی، انگیزه های بسیاری برای سرمایه گذاری خارجی در کشور فراهم ساخته است. لیکن این ایفای نقش در جذب سرمایه گذاری خارجی و دستیابی به فناوری های پیشرفته، نیازمند گسترش چشمگیر برای تجهیز و ارتقای سرمایه انسانی است. سرمایه گذاری ناکافی در این امر، کشور ما را تنها به عنوان مرکزی که منابع غنی معدنی دارد پرجذبه می سازد که حاصل نهایی اش قطعاً توسعه پایدار نخواهد بود. تجهیز و ارتقای سرمایه انسانی به معنی افزایش دانش و مهارت نیروی کار است.
بررسی وضعیت نیروی انسانی شاغل در کارگاه های حفاری و اکتشاف و استخراج و مدیریت معادن در حال بهره برداری کشور نشان دهنده وجود ضعف های قابل توجهی در این زمینه است. میزگرد حاضر به بررسی اهمیت این موضوع یعنی اهمیت تجهیز و ارتقای سرمایه انسانی در بخش معدن کشور می پردازد.
مهندس اشرف سمنانی در این میزگرد می گوید: در آینده با ورود شرکت های سرمایه گذار خارجی مهم ترین موضوع، آموزش، تکنولوژی و مدیریت است. مهندس غلامرضا حمیدی انارکی دبیر، خانه معدن ایران از نگاه و عزم این تشکل فراگیر معدنی برای پیشبرد پروژه های آموزشی در حوزه های مختلف بخش معدن سخن گفته است.
مهندس اشرفسمنانی: یکی از معضلات کشور در حال حاضر بحث آموزشهای حرفهای است؛ آموزشهایی که بتواند همراستا با تکنولوژیهای روز، بهرهبرداری ما را افزایش دهد. تکنولوژی در جهان بهسرعت در حال تغییر است و برخلاف تصور برخی، تکنولوژی به مقدار زیادی هزینهها را کاهش میدهد. به طور مثال تکنولوژی در زمینه حفاری، باعث دقت بالا میشود و هزینهها را برای کارفرما و مشتری کاهش میدهد. بحث دیگر، قراردادهای خارجی است. ما در نبودِ سرمایه، نیاز به مشارکتهای خارجی داریم و در آینده با ورود شرکتهای خارجی به کشور، مهمترین موضوع، آموزش، تکنولوژی و مدیریت و صادرات است.
مهندس حمیدی انارکی: خانه معدن از بدو تأسیس به موضوع آموزش اهمیت داده است و سازمانهایی در وزارتخانه، ایمیدرو (سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران)، دانشگاه و… به این موضوع پرداختند اما متأسفانه نتوانستیم از این آموزشها بهره کافی را ببریم. به طور مثال بعضی از آموزشها در جاهایی برگزار میشد که متقاضی معدنکار برای آن وجود نداشت. ما با تأمل در این زمینه سعی کردیم آموزش را در سطوحی که معدنکاران نیاز داشتند برگزار کنیم. ما اگر آموزش مثلاً حفاری را به کسی با مدرک دیپلم ارائه دهیم که هنوز هدفش برای آینده مشخص نیست، بعد از آموزش حتی حاضر نخواهد بود سر معدن برود و کار کند؛ اما اگر این آموزشها به مهندسان، تکنسینها یا حفارانی داده شود که مشغول به کار هستند و قصد ادامه این کار را دارند، مسلماً به آنها کمک میکند که بهرهوری بیشتری داشته باشند. ما در این زمینه تا حدی موفق بودیم و البته گاهی مشکلاتی هم بود. خوشبختانه ایمیدرو در این زمینه همکاریهای خوبی داشته است که دورههای آموزشی حفاری یکی از آنهاست که موفق عمل کرد. امیدواریم چنین آموزشهایی را در سطح بهرهبرداران و معدنکاران برگزار کنیم. حتی مدیران ما نیاز به چنین آموزشهایی دارند. آموزش در تمام دنیا یک روند توقفناپذیر است. ما هم باید به این سمت حرکت کنیم و دورههای آموزشی باید به صورت دورهای هر سال در دستور کار مدیران قرار بگیرد. امروزه اگر مدیران به شیوه سنتی کار کنند موفق نخواهند شد، بلکه باید به آخرین دانش تکنولوژی و ابزار روز جهان مجهز و آگاه باشند. به طور مثال ما برای یک کارخانه کوچک با سرمایه 200 میلیون تومانی تمام تمهیدات را در نظر میگیریم اما مثلاً برای یک ماشین حفاری چند میلیارد تومانی برنامهی خاصی نداریم و آن را در اختیار کسی میگذاریم که در این زمینه آگاهی کافی ندارد و چنین سرمایهای را با نداشتن دانش کافی به هدر میدهد. در کشورهای دیگر ما شاهد این هستیم که دورههای آموزشی هر سال توسط شرکت سازنده یا مؤسسات آموزشی در محل کار به طور اجباری برگزار میشود تا اپراتورها با آخرین تکنولوژیها آشنا شوند. ما هم اگر میخواهیم در این بازار رقابت کنیم باید به این سمت برویم و برای آموزش هزینه کنیم. آموزش یک سرمایهگذاری بلندمدت برای تربیت و تجهیز سرمایه انسانی است.
مهندس سیاسیراد: من ابتدا به عنوان مقدمه باید بگویم اجماع بین عمده صاحبنظران توسعه و اقتصاد کلان کشور بر این است که محیط کسب و کار برای توسعه بنگاههای اقتصادی و تولیدی در ایران محیط مناسبی نیست؛ یعنی خارج از حیطه اختیارات بنگاهها هزینههایی به آنها تحمیل میشود که این هزینهها عملاً کارایی و عملکرد مطلوب اقتصادی بنگاههای تولیدی و اقتصادی کشور را کاهش میدهد. همه معتقدند که محیط کسب و کار باید متحول شود. یکی از ابزارهای تجربهشده جهانی در بهبود فضای کسب و کار، تقویت و توانمندسازی تشکلهای بخش خصوصی است. تشکلهای توانمند بخش خصوصی میتوانند دولت را در اصلاح رفتار در زمینه بهبود محیط کسب و کار ترغیب و اقناع کنند. به میزانی که این تشکلها بتوانند با دولت وارد گفتوگو و تعامل شده و بر سیاستهای آن تأثیر بگذارند، محیط کسب و کار نیز به نفع تولید و توسعه کشور متحول خواهد شد. واقعیتی که وجود دارد این است که ایران کشوری مستعد از لحاظ منابع و ذخایر معدنی است. طبق آماری که سایت world mining data در سال 2014 منتشر کرد، ایران در حوزه تولید مواد و محصولات معدنی، البته با احتساب نفت و گاز طبیعی، دهمین کشور دنیاست. این آمار البته بدون در نظر گرفتن منابع معدنی و ذخایر استخراجنشده است. با این حال ایران از معدود کشورهایی است که از لحاظ منابع طبیعی و معدنی، کشور مستعدی است ولی هنوز صنعتی نشده است. یکی از دلایل این است که درآمدهای ناشی از استخراج مواد معدنی به جای صرف در خلق منابع انسانی و توسعه فناوری، صرفِ تأمین هزینههای دولت شده است. متأسفانه به دلیل تداوم این رویکرد، توجه لازم به توسعه بر مبنای دانش و منابع انسانی توانمند در کشور مغفول مانده است.
ما از سال گذشته در سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی (ایمیدرو) مدیریت آموزش را با مدیریت پژوهش و فناوری یکپارچهسازی کردیم؛ زیرا باور داشتیم که ایمیدرو مأموریت مستقیم آموزشی نداشته، بلکه آموزش و توسعه یادگیری در سازمان ما ابزاری برای دستیابی و توسعه فناوری است. اگر فناوری را به عنوان عامل اصلی تبدیل منابع طبیعی به منابع تولیدشده دارای ارزش افزوده بدانیم این اتفاق باید در 4 حوزه روی دهد. حوزه اول: مغزافزار و منابع انسانی، حوزه دوم: نظامافزار و نظامهای مدیریتی، حوزه سوم: سختافزار و حوزه چهارم: نرمافزار.
طی سالهای متوالی در ایران توجه بیشتر به سمت حوزههای سختافزاری یعنی تأمین ماشینآلات و تجهیزات بوده است؛ اما اگر در حوزه مغزافزار تحولی اتفاق نیفتد، سرمایهگذاری در حوزههای نرمافزاری و سختافزاری کاری از پیش نخواهد برد. اگر مجهزترین ابزارها را داشته باشیم اما اپراتور مناسب یا سازمان و نظام مدیریتی مناسبی نداشته باشیم درواقع منابع را به هدر دادهایم؛ بنابراین اولویت با حوزه مغزافزار، آموزش و توسعه منابع انسانی است.
در شرایط فعلی سازمان توسعه، دو مأموریت مجزا را در حوزه توسعه بخش معدن و صنایع معدنی کشور دنبال میکند. مأموریت اول معطوف به تأمین و توسعه سرمایهگذاری و تولید و تجارت محصولات معدنی و صنایع وابسته آن است. در اجرای این مأموریت ملاحظه راهبردی سازمان پرهیز از ورود به کسب و کارهای متعارف و مورد علاقه بخش خصوصی است که ریسکهای فناوری و منطقهای آن مرتفع و صرفاً دارای ریسکهای تجاری است. حفظ شرایط رقابتی و جلوگیری از شکلگیری اشکال مختلفی از انحصارات از دغدغههای فعلی ایمیدرو است.
دیگرِ مأموریت ایمیدرو راهبری تحولات توسعه بخش از طریق توانمندسازی بخش خصوصی و صاحبان کسب و کارهای معدنی و از سوی دیگر تسهیل، تأمین و پشتیبانی از سرمایهگذاریهای جدید بخش خصوصی ایرانی و خارجی است.
در این مقیاس یکی از مهمترین ابزارهای توانمندسازی بخش خصوصی، آموزش و توسعه یادگیری است. در یک نگاه معطوف به تجارب قبلی، متأسفانه سرمایهگذاریهای آموزشی در بخش معدن چندان اثربخش نبوده که بررسی دلایل آن جای بحث و تحلیل مفصل دارد. هدف اصلی ایمیدرو از برگزاری دورههای آموزشی تغییر مؤثر بینش، نگرش و رفتار منابع انسانی منجر به افزایش بهرهوری یا کارایی و اثربخشی منابع انسانی است. اگر آموزش داده شود اما نتوانیم رفتار را تغییر دهیم دچار مشکل اتلاف منابع شدهایم. پس از یکپارچهسازی آموزش و پژوهش و فناوری که از سال گذشته در ایمیدرو اتفاق افتاد بخش آموزش ایمیدرو، چند حوزه را پشتیبانی میکند. بخشی از آموزشها مخصوص کارکنان ستاد و شرکتهای تابعه آن است. بخشی از آموزشها مربوط به حوزه بخش خصوصی است. همچنین استفاده از فرصتهای آموزشی خارجی بهویژه دعوت از مدرسین خارجی از اولویتهای سازمان در سال 94 بوده است.
در مورد آموزش بخش خصوصی دو فعالیت را به طور مشخص در دستور کار داریم. بخشی از آن آموزشهای کارگری است که قراردادی سهجانبه با سازمان آموزش فنی و حرفهای به عنوان مجری و سازمان مهندسی معدن به عنوان ناظر داریم و با کمک سازمانهای صنعت، معدن و تجارت، آموزشهای ایمنی کار را برای کارگران معادن کشور برنامهریزی و در دست اجرا داریم.
شروع این دورهها در 8 استان به صورت پایلوت بوده است و بهزودی در بقیهی استانها نیز این آموزشها را خواهیم داشت. بخش دیگر آموزشهای مورد نیاز سازمانهای صمت در مقطع کارشناسی و بالاتر است که این آموزشها بر اساس اعلام نیاز سازمانهای صنعت، معدن و تجارت استانها با همکاری سازمان نظام مهندسی معدن انجام خواهد شد. از طرف دیگر در زمینه آموزشهای بلندمدت تخصصی بینرشتهای با کمک دانشگاه صنایع و معادن و دانشگاههای معتبر خارجی طراحی چند دوره را در دست بررسی داریم. تجارب ما در زمینه آموزشهای HSE (بهداشت، ایمنی و محیطزیست) نشان داد که در کشور مدرس و مربی توانمند در این زمینه کم داریم. طراحی و برگزاری یک دوره کارشناسی ارشد و دکتری مهندسی معدن با گرایش HSE با مشارکت یک دانشگاه معتبر خارجی و دانشگاه صنایع و معادن ایران در دست بررسی در ایمیدرو است. در این زمینه هدف ما تربیت مدرس برای آموزش و تأمین مسئول HSE صاحب صلاحیت برای معادن بالای 25 نفر پرسنل است.
موضوع دیگری که مطالعات آن را شروع کردهایم، طراحی دوره مدیریت اجرایی کسب و کار ویژه معدن است تا بتوانیم از طریق آموزشهای مدیریتی، اداره معدن را از حوزه فردی یا بهرهبردار معدن به بنگاه معدنی ارتقا دهیم و فعالیتهای معدن را اعم از بزرگ یا کوچکمقیاس در قالب یک بنگاه سازماندهی کنیم نه صرفاً توسط یک فرد.
سازمان توسعه در سال 94 در دوره آموزش حفاری اتحادیه حفاران غیر نفتی به سهم خود مشارکت داشت و در آینده نیز این مشارکت را ادامه خواهد داد. از دیگر فعالیتهای آموزشی ایمیدرو میتوان به سمیناری آموزشی و توجیهی اشاره کرد که با مشارکت بخش خصوصی در زمینه تأمین مالی و جذب سرمایهگذاری خارجی به کمک دو شرکت معتبر خارجی برگزار کردیم تا بتوانیم پیشنیازها و دستورالعملهای جذب سرمایهگذار خارجی در فعالیتهای معدنی را در کشور فرهنگسازی کرده و در فضای بعد از تحریمها بتوانیم با ابزارهای کار با شرکتهای تأمین مالی و سرمایهگذاران خارجی بیشتر آشنا باشیم.
غلامحسین فرشادی: این برنامهها و راهکارها باید به سند راهبردی یا استراتژی تبدیل شود و واضح و شفاف و قابل محاسبه گردد تا در پایان هر سال بتوانیم با عدد و رقم نشان دهیم چند درصد از برنامه اجرا شده و چند درصد باقی مانده است. سؤال من این است که آیا این برنامهها در برنامهی ششم توسعه منظور و ردیف بودجه برای آن پیشبینی شده است؟ آیا اگر افراد در سازمان تغییر کنند این برنامهها هم تغییر میکند؟
مهندس سیاسیراد: سازمان توسعه به نمایندگی از دولت در زمینه مکتوب کردن برنامهها و ظرفیتهای حمایتی در تعامل با بخش خصوصی دو برنامه را دنبال میکند: یکی طراحی پورتال مرجع آموزش، پژوهش و فناوری است و دیگری تدوین نظامنامهها و شیوهنامههای شفاف در زمینه تعامل و همکاری با پژوهشگران حقیقی و حقوقی. این نظامنامهها و شیوهنامهها مشخص میکند که ایمیدرو چگونه و در چه زمینههایی با بخش خصوصی مشارکت دارد و در چه زمینههایی حمایت میکند.
ایمیدرو هماکنون با بخش خصوصی قراردادهای مشترک پژوهشی داشته و از پایاننامههای ارشد و رسالههای دکتری دانشجویان تحصیلات تکمیلی در رشتههای مرتبط با فعالیتهای ایمیدرو حمایت میکند.
مهندس اشرفسمنانی: مقام معظم رهبری در برنامهی اول تأکید کردند که اقتصاد غیر نفتی بر عهدهی بخش معدن است؛ بدین معنی باید بخش عمده برنامهها به این بخش مربوط باشد. تمام برنامهها باید در قالب استراتژی باشد. بودجهها هم باید در قالب برنامه تعیین شود که باید نظارت شود تا این جریان بهدرستی طی شود. دیگر آنکه 30 درصد رشد اقتصاد باید از طریق بهرهوری تأمین شود و بهرهوری رابطهی تنگاتنگی با آموزش دارد؛ بنابراین بودجه آموزشی نقش زیادی پیدا میکند؛ زیرا آموزش تنها هزینهای است که موجب کاهش هزینه میشود. البته منظور آموزشهای تقاضامحور و کاربردی است. ما حتی پیشنهاد دادیم که هزینههای آموزش به جای مالیات منظور شود.
ما باید توان مشارکت با شرکتهای خارجی را داشته باشیم. ما هنوز پایهها و زیرساختها را درست نکردهایم. به نظر من مهمتر از سرمایه، تکنولوژی و مدیریت است که اینها همه به آموزش نیاز دارد.
مهندس حمیدی انارکی: متأسفانه افراد از کارهای پایهای فرار میکنند. استراتژی به معنایی که میفرمایید وجود ندارد یا از آن فرار میکنند یا مدیر بعدی اولین چیزی را که تغییر میدهد استراتژی است؛ بنابراین باید گفت استراتژی وجود ندارد. یکی از پروژههایی که تأیید شد اما ادامهدار نبود موضوع آموزشگاه نخلک بود و علیرغم اینکه هیچ مخالفتی با آن نشده اما کار آن ادامه نیافت. در بخش خصوصیسازی هم باید بگویم تبدیل به یک شعار شده است. در حال حاضر بحث جذب سرمایهگذاری خارجی که مطرح است باید به دنبال راه عاقلانه باشیم. تا وقتی ایمیدرو در میدان است سرمایهگذار خارجی به دلیل حمایتها و تضمینهایی که دولت به ایمیدرو میدهد، جذب آن میشود در حالی که هیچ شرکت خصوصی نفتی نمیتواند قراردادی را با شرکتهای خارجی منعقد کند. ما باید به سرمایهگذار داخلی این اطمینان را بدهیم که در قبال سوددهی اختیاردار خواهد بود و ابزار و حمایتهای لازم را از او به عمل آوریم. ما نباید از این بترسیم که شرکتهای خصوصی رونق پیدا کنند.
مهندس سیاسیراد: بعد از نشستی که در مورد آموزش تکنسینها داشتیم بررسیها نشان میدهد که ترکیب منابع انسانی در سطوح کارگری، تکنسینی و کارشناسی در معادن کشور ترکیب بهینه و مناسبی نیست؛ این بدین معناست که حلقه اتصال خدمات و مشاغل کارگری و کارشناسی و مهندس که تکنسینها هستند منقطع شده است. بعد از جلسه با دوستان خانه معدن همکاران بنده گزارش تصویری کاملی از امکانات آموزشکده نخلک را به عنوان مکانی ایده¬آل برای آموزشهای تئوری و بهویژه عملی تهیه کردهاند که این موضوع یعنی فعالسازی نخلک کماکان در دست بررسی است.
ما مؤسسهای آموزشی در بیرجند ویژه تربیت تکنسین داشتیم. این مؤسسه توسط وزارتخانه مکانیابی و تأسیس شد. انتخاب مکان به این دلیل بود که در جنوب استان خراسان و شمال سیستان و بلوچستان استعداد معدنی خوبی وجود داشت و میتوانست آن بخش از کشور را پشتیبانی کند. ما اگر در شرق کشور امکاناتی داشتیم میتوانستیم در معدنکاری با مقیاس کوچک و متوسط در افغانستان به آنها کمک کنیم. ارزش ذخایر شناختهشده افغانستان 1000 میلیارد دلار است و شرکتهای بزرگ چندملیتی به دنبال معادن و ذخایر در کلاس بینالمللی افغانستان هستند. متأسفانه آن مرکز به وزارت آموزش عالی منتقل شد و بخش آموزشی نخلک هم فعلاً تعطیل است.
یکی از مشکلات بخش معدن کشور فقدان نظام تقسیم کار مؤثر و شفاف میان بخش دولتی و بخشهای غیر دولتی اعم از عمومی یا خصوصی است. مدلهای تقسیم کار موفق خارجی بر این پایه استوار است که به طور کلی مواد معدنی را به سه گروه اصلی تفکیک کردهاند. اول حوزه مواد معدنی متعارف، دوم مواد معدنی استراتژیک و سوم مواد معدنی حیاتی است. مواد معدنی استراتژیک مربوط به صنایع دفاعی و امنیتی کشور است. بخش خصوصی در این حوزه سرمایهگذاری نخواهد کرد؛ زیرا بازار مصرفکننده ندارد بلکه بازار سازمانی دارد. در این حوزه دولت نقش پررنگی دارد. حوزه دیگر مواد معدنی حیاتی است. امروزه کشورهای توسعهیافته صنعتی نیازمند انواع مواد معدنی کمیاب و خاص نظیر فلزات نادر خاکی هستند که این عناصر برای تأمین نیاز صنایع پیشرفته حیاتی بوده و تأمین آنها عموماً از جمله وظایف دولتها محسوب میشود.
غلامحسین فرشادی: مهندس اشرفسمنانی گفتند که در استراتژی اقتصاد مقاومتی سهم بهرهوری معادل 30 درصد تعیین شده است. آقای مهندس سیاسیراد! شما به عنوان نماینده ایمیدرو بفرمایید دولت برای دسترسی به این رقم برای افزایش بهرهوری معادن چه زیرساختهایی را فراهم کرده یا خواهد کرد؟
مهندس سیاسیراد: در این زمینه دو کار انجام شده است. از اواخر تابستان سال 94 ذیل قانون حمایت از تولید رقابتی و اصلاح نظام مالی کشور قوانینی ابلاغ شد و هدف از آنها تعمیق و تقویت ارتباط دانشگاه با صنعت بود که این موضوع در بخش معدن شامل دو ماده قانونی میشود. یکی بحث قراردادهای پژوهشی کاربردی بهرهبرداران معادن با دانشگاههاست که به موجب آن در صورت عقد قرارداد با دانشگاهها و مراکز پژوهشی دارای دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی بهرهبرداران تا میزان حداکثر 10 درصد حقوق دولتی تا سقف 5 میلیارد تومان در سال از پرداخت حقوق دولتی معاف میشوند. وزارت اقتصاد و دارایی نیز پذیرفته است که بنگاهها اعم از معدن و صنایع معدنی که در حوزه پژوهشهای کاربردی از طریق عقد قرارداد با دانشگاهها اقدام میکنند تا 10 درصد از مالیات سالانه معاف شوند.
همچنین پیشنهاد شده تا در برنامه ششم توسعه، هزینههای مربوط به اکتشافات حین استخراج معادن به عنوان بخشی از مالیات بهرهبرداران معادن محسوب شود. این مشوق باعث تحرک در فعالیتهای اکتشافی و درنتیجه افزایش تقاضا برای خدمات حفاری خواهد شد.
به علاوه یکی دیگر از بندهای قانون اصلاح قانون معادن نیز به دولت اجازه داده است که به بهرهبرداران معادنی که در 6 فعالیت شامل تولید صیانتی و حفظ ذخایر، تحقیق و توسعه، بهرهوری، محیطزیست و فرآوری سرمایهگذاری کنند، تا سقف 20 درصد معافیت دولتی دهد که این ظرفیت قانونی تا کنون مورد استفاده قرار نگرفته است.
مهندس اشرفسمنانی: دلیل آنکه ما در استراتژی خواهان ادغام وزارت بازرگانی با صنعت و معدن بودیم این بود که قدرت دولتی ما در تعیین تعرفهها افزایش یابد. مقصود ما این بود که قدرت بازرگانی در اختیار بخش قرار بگیرد. بستر و زیرسازی کار دولت است و این به عهده وزارتخانه است که اختیارات را از دولت بگیرد. وقتی مالیات به طور موقت از این بخش برداشته شود باعث رشد و تقویت آن میشود؛ بنابراین دیگر نیاز به بودجه برای بخشی مثل آموزش ندارد؛ اما امروزه که بخش معدن تحت فشار است کار خودش را هم نمیتواند انجام دهد. دولت در چنین شرایطی باید کمکهایش را در این حوزهها بهخصوص بخش آموزش ارائه دهد. البته منظور ما از آموزش چیزی غیر از آموزشهای آکادمیک است. مشکل اصلی ما در کشور در بخش معدن، فقدان تکنسین است. یا مهندس کار تکنسین را انجام میدهد که در بسیاری موارد حوصله آن را ندارد یا کارگر، کار تکنسین را انجام میدهد که باید گفت دانش این کار را ندارد؛ بنابراین خلأ بزرگ ما در حوزه بهرهوری، فقدان تکنسین است. اکنون بهترین فرصت است که برنامههای آموزشی را تقویت کنیم.
چیزی که امریکا را از اروپا جلو انداخته است سرمایهگذاریهای خطرپذیر است. در کشور ما هم حفاری که بخشی از اکتشاف است جزء سرمایهگذاریهای خطرپذیر محسوب میشود. امریکا این بخشها را بهراحتی تأمین میکند و برای زیرساخت اهمیت بیشتری قائل است. حفاری، زیرساخت اکتشاف و معدن است؛ بنابراین دولت باید اولویت خود را برای تنظیم قوانین در این بخش قرار دهد که این بخش بهکلی از مالیات معاف شود. وقتی معدن در این زمینه تقویت شد و رشد کرد، دولت میتواند مالیات بگیرد.
محور اقتصاد مقاومتی در کشور ما، معدن است؛ بنابراین این هنر وزارتخانه است که با استفاده از این موقعیت بتواند مقررات را به برنامه تبدیل کند. ما وقتی بخش آموزش را پررنگ کنیم بهرهوری افزایش مییابد و کارفرما زودتر و دقیقتر به نتیجه اکتشافیاش میرسد. اینها همه برگشت سرمایه بدون صرف هزینه اضافه است. ما در زمینه آموزش مانند نخلک باید تقاضامحور باشیم و آموزشهایی را ارائه دهیم که رفع نیاز میکند.
مهندس سیاسیراد: پیشنهاد من یکپارچهسازی ظرفیتهای آموزش با نیازهای تکنولوژی است. این موضوع مهمی است. اگر دانشجویان بعد از آموزشهای دانشگاهی برای محیط صنعت کشور کارآمد نیستند به این دلیل است که این دو حوزه ارتباط زیادی با هم ندارند. پیشنهاد من است که اتحادیه حفاران غیر نفتی علاوه بر بحثهای آموزش، در حوزه پژوهش نیز با ایمیدرو تعامل داشته باشند. در حال حاضر برخی از پروژههای توسعه فناوریهای حفاری (به طور مثال مجهز کردن ماشینآلات حفاری به سیستم عکسبرداری) وجود دارند. پیشنهاد من این است که این پروژهها به اتحادیه حفاری داده شود و اتحادیه از این طریق در حوزه تحقیق و توسعه سیستمهای حفاری معدنی کشور نیز فعال شود؛ یعنی هم پروژه تعریف کند و هم به ارزیابی پروژههایی که به او داده میشود بپردازد و در این زمینه به ایمیدرو کمک کند. اتحادیه میتواند با ارزیابی این پروژهها اولویتها را مشخص کند که اگر پروژهای قابلیت تولید داخل را دارد، توسط ایمیدرو در اولویت قرار بگیرد. همان طور که مهندس اشرفسمنانی گفتند موتور محرک معدن، بخش اکتشاف است و حوزه اکتشاف نیز کاملاً به بخش حفاری وابسته است.
استادان و دانشآموختههای دوره آموزش حفاری نظر میدهند
خانم مهندس نوایی: بسیار خوشبختم که بعد از پیگیریها و جلسات مداوم، در مورد برگزاری دورههای آموزشی، سرانجام با حمایت سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) و شخص آقای مهندس سیاسیراد به عنوان مدیر محترم آموزش سازمان، موفق به انجام دوره آموزشی «اپراتوری نوین حفاری غیر نفتی» با تعداد 14 نفر کارآموز و 3 نفر از بهترین اساتید این حرفه شدیم. از بخش آموزش مجتمع ملی صنایع مس ایران و مجتمع مس میدوک که نهایت همکاری را با اتحادیه حفاران غیر نفتی داشتند سپاسگزارم.
سپس از شرکت هپکو که به عنوان مسئول هماهنگی دوره آموزشی در تمام مراحل این پروژه و ارائه کتاب، جزوه، CD و فیلمبرداری از تمام موضوعات درسی به نحو احسن عمل کردند، تشکر میکنم. از اساتیدی که در این دوره قبول زحمت کرده و در طول یک هفته برگزاری دورهها حضور داشتهاند نیز متشکرم. همچنین از ایشان تقاضا کردیم که به همراه دو نفر از کارآموزان این دوره در این میزگرد حضور داشته باشند و نظرات خود را در زمینه چگونگی انجام دوره بیان کنند تا بتوانیم برای دورههای آینده، نواقص خود را جبران کنیم و دستاورد بهتری داشته باشیم.
مهندس غلامرضایی: من ابتدا از برگزاری دورههای آموزشی تشکر میکنم و تقاضا دارم این دورهها برای سطوح تکنسینها و کارشناسان و مدیران نیز برگزار شود. این موضوع انسجام داخلی اتحادیه را بیشتر میکند. من به نمایندگی از سایر اعضای اتحادیه به چند مورد از مشکلات اشاره میکنم تا بتوانیم راهکاری برای آنها پیدا کنیم. یکی در مورد ايجاد فضاي کار و پروژه است. کارفرماها عمدتاً زیرمجموعه ایمیدرو و دولتی هستند؛ بنابراین با تعویض مديران آنها تعریف کار حفاری یا اکتشاف دچار نوسان میشود. به نظر میرسد لازم است دورههای آموزشی برای این مدیران نیز برگزار شود و هدف این بخش برای آنها شفافسازی شود. به طور مثال اکنون که نرخها کاهش یافته بهترین سرمایهگذاری روی اکتشاف است اما متأسفانه به دلیل نوع نگرشی که در سطح مدیریت وجود دارد تصمیمگیری برخلاف این موضوع است. به همین دلیل تقاضای ما از ایمیدرو این است که دورههای آموزشی برای مدیران نيز برگزار شود. حتی از شرکتها و معدنکاران خصوصی که بهنوعی زیرمجموعه ایمیدرو نیستند نیز دعوت شود تا آنها نیز آموزش ببینند. بحث بعدی مربوط به دریافت هزینههای پیمانکاران است. اغلب مدیران در بحث تأمين مالي در حال حاضر به روش سنتی عمل میکنند و آشنایی چندانی با ابزارهای نوین دنيا در اين خصوص ندارند. این آموزشها میتواند در این زمینه به آنها کمک کند و دانش جدید را به آنها منتقل کند.
مهندس اشرفسمنانی: درواقع موضوعی که شما مطرح کردید یک نوع آموزش فرهنگسازی است. به طور مثال اگر پیمانکاران پول خود را بهموقع دریافت کنند هزینه آنها کاهش مییابد و درنهایت قیمت تمامشده پایینتر میآید؛ ولی وقتی پیمانکار در چندین مرحله معطل میشود بهرهوری نیز کاهش مییابد و باید برای جبران آن، قیمتها بالا برود که البته شرایط بازار نیز فراهم نیست. این موضوع باید فرهنگسازی شود و آموزشهایی در مورد نقش دستگاه دولتی و نقش کارمندان در پیشبرد روند کار داده شود تا از لختی کار جلوگیری شود. به نظر من چنین آموزشهایی میتواند به بهرهوری کمک کند. ما باید کاری کنیم که معادن ما در مقیاس هم، بزرگ شود تا بتوانیم در سطح جهانی رقابت کنیم. ما با چند معدن کوچک نمیتوانیم رقابت کنیم. بخش حفاری به نظر من بر صنایع معدنی اولویت دارد؛ زیرا زمانبر است و اثربخشی زیادی بر اکتشاف و درنهایت توسعه معدن دارد. درست است که سرمایه بیشتری در صنایع معدنی است اما بخش حفاری سرنوشتساز است. باید در این زمینه به مدیران و کارمندان آموزش داده شود تا بدانند که تصمیمات و تعلل آنها چه نتایجی بر سرنوشت معادن کشور خواهد داشت.
مهندس سیاسیراد: بر اساس مطالعات انجامشده توسط یکی از تشکلهای بخش خصوصی، سطح موجود توسعهیافتگی بخش معدن و صنایع معدنی ایران محصول دو نیروی پیشران است: یکی سرمایهگذاری مؤثر دولت ناشی از افزایش درآمدهای نفتی و دیگری در نتیجه رشد محسوس قیمت مواد خام و کالاهای معدنی بوده است که این حاشیه سود ریسکهای ناشی از سرمایهگذاریهای معدنی را برای بخش خصوصی توجیه کرده است. مثال آن اتفاقی است که برای سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه معادن سنگ آهن کشور افتاد. در حال حاضر بخش معدن و صنایع معدنی وارد نقطه عطفی تاریخی شده است. به نظر میرسد دو پیشرانِ اصلی توسعه بخش معدن ایران در کوتاهمدت کارایی و تأثیر لازم را نخواهند داشت. اکنون مهمترین اولویت، حفظ سطح توسعهیافتگی بخش معدن و جلوگیری از زمین¬گیر شدن کامل آن است. در حال حاضر تمام شرکتهای بزرگ معدنی به بحث بهینهسازی فنی چرخه عملیات معدنی وارد شدهاند؛ یعنی در پی آن هستند که قیمت تمامشده را به حداقل برسانند. ما در ایمیدرو دورهای در این زمینه تحت عنوان از معدن تا کارخانه برگزار کردیم. در این دوره بررسی کردیم که چگونه گلوگاههای هزینهساز و افزایش قیمت تمامشده را شناسایی کنیم. بخشی از هزینهها در عملیات استخراجی در حوزه حفاری تعریف میشود و در حال حاضر یکی از چشماندازها، موضوعِ کم کردن هزینههای حفاری است.
مهندس نهاری: افتخار من این است که نخلکی هستم. نخلک هم آموزش تئوری بود و هم عملی. در مکانی دورافتاده بود و مزیتهای زیادی داشت. به نظر میرسد نیاز است برای کسانی که میخواهند در این زمینه مشغول باشند و این حرفه را ادامه دهند چنین دورههایی به صورت بلندمدت برگزار شود. با توجه به شرایط کنونی و لغو تحریمها و سرمایهگذاری شرکتهای خارجی باید از نظر آموزش و بهروزرسانی نیروها و هم در زمینه سختافزاری بتوانیم خودمان را با شرایط هماهنگ کنیم و صرفاً جذب سرمایه کنیم، نه اینکه بازار کار برای خارجی باشیم. به طوری که بنده اطلاع دارم کارهای خوبی به صورت پراکنده در کشور در جهت ساخت و تولید دستگاههای حفاری انجام میشود که باید با هم هماهنگ شوند و اطلاعرسانی شود. مجموعهای که من در آن کار میکنم دستگاههای تمام هیدرولیک حفاری با کیفیت بهتر از مشابه خارجی ساخته و به ثبت رسانده و همچنین ابزار درون چاهی وکراروینته و جعبه نمونه پلاستیکی میسازیم ولی به علت عدم اطلاعرسانی دستگاههای ترکیهای و چینی در بازار خرید و فروش میشود.
آموزش حفاری که ارائه شد، امیدوارم شروع خوبی در استفاده بهینه از لوازم و تجهیزات و بهبود راندمان و کم کردن هزینهها باشد و از تمام کسانی که در برگزاری آن دخیل بودند تشکر و قدردانی میکنم.
جعبه نمونههای پلاستیکی که در اکثر کشورهای خارجی از 30 سال پیش استفاده میشد، تولید آن در کشور آغاز و در چندین پروژه از جمله طلای ساریگونی، طلای دالی و معدن قلعه زری مورد استفاده قرار گرفته است.
مزایای جعبههای پلاستیکی نسبت به جعبههای چوبی عبارتاند از:
1- حفاظت از محیط زیست و عدم قطع درختان
2- مقاومت در مقابل عوامل جوی
3- 3 /1 سبکتر از جعبه چوبی
4- حجم کمتر و صرفهجویی در انبار کر
5- به علت یکپارچه بودن و عدم درز، امکان ریختن کر وجود ندارد.
6- دارای در محکم و کرپلاک مخصوص
7- موجود در رنگهای دلخواه
مهندس عابدیمقدم: من سالهاست که در زمینه آموزش فعالیت دارم. در مورد نخلک باید بگویم با روند تکاملی ابزار معدن از سال 57 به بعد، تنه اصلی حفاری وایرلن ایران نیروی انسانیای بود که از نخلک وارد سازمان انرژی اتمی شد. آنها حفاری را با استفاده از امکانات سازمان انرژی اتمی آزموش دیدند و تنه اصلی را تشکیل دادند و در سطح کشور گسترده شدند و شاخ و برگ پیدا کردند. امروزه هر حفاری که از نام و جایگاهی در کشور برخوردار است پرورشیافته نخلک است. ما در سال 66 از طریق شرکت صنعتی معدنی دورهای آموزشی برگزار کردیم. همچنین به درخواست شرکتهای خصوصی دورههایی را برگزار کردیم اما هیچ گاه یک برنامه منسجم و تعیینشده در مورد آموزش کار حفاری مخصوصاً سیستم وایرلن نداشتیم. چنانچه مهندس اشرفسمنانی گفتند، آموزش، پایه و اساس است. توانمندی اپراتورهای آموزشدیده تأثیر زیادی در کار اکتشاف معادن دارد. بحث دیگری در رابطه با آموزش وجود دارد. دنیا بهسرعت در حال پیشرفت است و شاید اطلاعات من هم که به عنوان مدرس در این دورهها شرکت کردم بهروز نباشد. باید بگویم مدرسان ما هم نیاز به آموزش دارند تا از آخرین اطلاعات روز دنیا آگاه باشند.
مهندس حبیبی: دورهای که برگزار شد حاصل 4 سال تلاش واحد آموزش اتحادیه بود. ما سعی کردیم تا جایی که ممکن است مشکلاتی که در زمینه آموزش در بدنه دولت و وزارتخانه وجود داشت حل کنیم. بزرگترین مشکل، موازیکاری بود. سازمان نظام مهندسی، اتحادیه حفاران و انجمن ژئوتکنیک و همچنین ایمیدرو همه پیگیر برگزاری این دورهها بودند. شرکت نفت هم حتی به دنبال چنین دورههایی بود. اولین گام، منسجم کردن این گونه فعالیتها و برگزاری یک دوره به جای چندین دوره موازی بود. با کمک نظام آموزش فنی و حرفهای کشور سرفصلها را تدوین کرده و انسجام در برگزاری دورههای آموزش حفاری را ایجاد کردیم. پس از پایان دوره یکی از همکارانم آقای رضاپور جملهای گفتند که تمام خستگی این 4 سال را از تن ما به در کرد. روزی که ایشان میخواستند در این دورهها شرکت کنند ذهنیت خوبی نسبت به آن نداشتند و فکر میکردند چیز خاصی برای آموزش وجود ندارد اما در پایان دوره گفتند: «من تازه فهمیدم که چیز زیادی نمیدانم.» به نظرم ما نتیجهای را که از این دورهها میخواستیم به دست آوردیم. ضمناً با مراکز تخصصی آموزشی حفاری از جمله کالج کانادا در کشور کانادا هم صحبتهای خوبی انجام شده است که به محض شروع برجام، همکاری با آنان نیز در رئوس برنامههای آموزشی اتحادیه قرار میگیرد.
مهندس عابدیمقدم: وقتی میخواهیم کار عملی را به تئوری تبدیل کنیم کار سادهای است اما وقتی میخواهیم دانش تئوری را به کار عملی تبدیل کنیم با اپراتور سروکار داریم. با توجه به سالهای متمادی که در این حرفه مشغول هستم باید بگویم برای گذار از اپراتورهای سنتی به اپراتورهای صنعتی حتماً نیاز است که این افراد حداقل مدرک کارشناسی داشته باشند. این از چند لحاظ مزیت دارد. وقتی مدرک کارشناسی داشته باشند، هم میتوانند مسائل فنی و هم مسائل زمینشناسی تحتالارضی را درک کنند. اینها به پیشروی کار حفاری کمک زیادی میکند. هر چه اپراتور شناخت بیشتری داشته باشد نسبت به محیط کارگاه مسئولیتپذیری بیشتری پیدا میکند.
مهندس شایسته: ما از دو سال گذشته که با یک شرکت فرانسوی همکاری داریم با شرکت دیگری به نام دک سیتی آشنا شدیم که در زمینه آموزش فعالیت میکند. آقای ویلیامز از اساتید باتجربه و مهندس حفار هستند که حدود 45 سال است در این زمینه فعالیت دارند. ایشان در 5 قاره کار کردهاند و حتی تجربه کار در مس سرچشمه را هم دارند. کار ایشان آموزش و مشاوره حفاری است. ما در سال 2014 از ایشان برای یک سمینار یکروزه دعوت کردیم که خوشبختانه شرکتهایی که حضور داشتند ابراز رضایت کردند. ما همچنان با ایشان در ارتباط هستیم و میتوانیم در زمینه آموزش از ایشان کمک بگیریم. یکی از مهمترین بحثهایی که ایشان همیشه مطرح میکنند، بحث هزینههای حفاری است که شرکتها چگونه میتوانند هزینههای حفاری را کنترل کنند و کیفیت و ایمنی را بالا ببرند.
مهندس سیاسیراد: باید گفت متأسفانه تا کنون در بخش معدن شرکتهای خدمات تخصصی و فنی و مهندسی قوی نداریم. به طور مثال در زمینه HSE شرکتی که صلاحیت آن ارزیابی شده و تأیید شده باشد و بتواند در کنار بنگاهها خدماترسانی کند وجود ندارد یا برخی شرکتهای معدنی در زمینه برنامهریزی استراتژیک برای سرمایهگذاری نیاز به مشاوره دارند اما شرکت تخصصی در این زمینه وجود ندارد. حتی یک شرکت تخصصی خدمات آموزشی تخصصی تراز جهانی مورد نیاز عملیات معدنی نداریم.
به نظر میرسد تربیت مدرسین حفاری بهویژه در صورت نوسازی و بهروزرسانی تجهیزات حفاری در کشور نیز برای تربیت تکنسین¬های حفاری حایز اهمیت است.
دکتر رضا شریفیان: اولین دوره تخصصی اپراتوری نوین حفاری غیر نفتی با حضور 14 نفر از افراد معرفیشده از سوی اتحادیه حفاران غیر نفتی و سه تن از اساتید مجرب، از تاریخ 11/7/94 الی 16/7/94 به صورت تئوری و عملی با هماهنگی صورتگرفته توسط مركز آموزش علمي- كاربردي هپكو، اتحادیه حفاران غیر نفتی و خانه معدن ایران برگزار شد.
در اين دوره، اپراتورهای ماشینآلات حفاری غیر نفتی روشهای نوین حفاری، افزایش راندمان کاری، کاهش خرابیهای ناشی از کاربری ناصحیح اپراتوری، افزایش عمر قطعات و اجزای ماشینآلات حفاری غیر نفتی، نکات ایمنی، سرویس و نگهداری، تعمیرات و عیبیابی و رفع گیر کردن لولهها و راهاندازی صحیح دستگاه را آموزش ديدند.
این دوره از استقبال بسیار خوبی برخوردار بود؛ به گونهای که مباحث آموزشی، مطابق سرفصل پیشبینی شده، ارائه شد و در حین برگزاری دوره، شرکتکنندگان مشکلات حفاری پیشآمده در پروژهها را در قالب پرسش بیان کرده و راهحلهای مناسب را دریافت میکردند.
از آنجا که كشور عزیزمان ایران از لحاظ منابع معدني بسيار غني است و این ویژگی، توسعه بخش معدن و صنايع معدني را میطلبد، برگزاری دورههای آموزشی کاربردی و اثربخش جهت ارتقای مهارت و دانش فنی افرادی که در این حوزه مشغول هستند، امری کاملاً ضروری است؛ لذا امیدواریم که بر پایه راهکارهای ارائهشده توسط فعالان حفاری غیر نفتی کشور، برگزاری آموزشهای دورهاي در سطوح مختلف در اولویت كاری مديران محترم در این حوزه قرار بگیرد تا بتوان گامی اساسی در جهت ارتقای مهارت و تخصص منابع انسانی برداریم و از دانش و تجربه اساتید برتر در این زمینه استفاده روزافزون کنیم.
در پايان از اعضای محترم خانه معدن ايران، اتحادیه حفاران غیر نفتی، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ايميدرو)، اساتيد محترم اين دوره، بخش آموزش مجتمع ملی صنایع مس ایران و مجتمع مس میدوک که نهایت همکاری را در برگزاري اين دوره با مرکز آموزش علمی- کاربردی هپکو داشتند، کمال تشکر و قدردانی را دارم.
آقای رضاپور، یکی از کارآموزان دوره حفاری: من خیلی خوشحالم که به آرزوی خودم که پیشرفت در زمینه حفاری بود رسیدم. کارگاه ما به صورت سنتی عمل میکرد و اکنون با اصول کار آشنا شدهایم. من 5 سال زیر نظر یکی از اساتید آموزش دیده بودم اما این دوره باعث شد مطالب را به صورت گستردهای آموزش ببینم. نیاز جامعه حفاری ایران، آموزش دیدن در زمینه اصول کار است. حتی نیاز است که مدیریت کارگاهی نیز در این زمینه با اصول آشنا شود و طبق اصول عمل کند.
* این میزگرد در تاریخ 15 دیماه 1394 در محل خانه معدن ایران، تهران برگزار شد.