در دنیای امروز صنعتی ماندگار است که بتواند فعالیت خود را با حفظ محیطزیست انجام دهد. در واقع توسعه پایدار به معنای حفظ محیطزیست و اجرای استانداردهای بینالمللی در این حوزه است.
در نتیجه این اتفاق، میتوان شاهد کاهش ضایعات و پسماندها، کاهش مصرف انرژی و در نهایت کاهش نرخ تمام شده بود اما اجرایی شدن آن نیازمند سرمایهگذاری، استفاده از دانش روز، به روزرسانی فناوریها و در نهایت مدیریت درست است. در این راستا و در نخستین گام باید به دنبال جذب سرمایه بود تا بتوان با تامین مالی، فناوری مورد نیاز را به واحدهای صنعتی آورد. همکاری با کشورهای خارجی میتواند در این زمینه موثر باشد و ما را به دانش روز دنیا نزدیک کند.از صنعت فولاد در ایران امروز به عنوان یکی از مهمترین صنایع یاد میشود. این صنعت در چشمانداز ۱۴۰۴ تولید ۵۵ میلیون تن محصول را برای خود هدفگذاری کرده است. در این زمینه باید به تمامی ابعاد از جمله پسماندها و ضایعات نیز توجه ویژه شود. این گزارش با استفاده از مقاله تهیه شده از سوی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران(ایمیدرو) نگاهی ویژه به موضوع پسماندها دارد.
عملیات روی پسماندها در تولید فولاد بدون ضایعات
فلزات آهنی از مهمترین کالاهای فلزی هستند که رشد اقتصادی جهان را افزایش میدهند. تولید محصولات آهن و فولاد برای کاربرد در صنایع مختلف و به منظور ساختوساز، معدن، حملونقل و تولید انرژی به طور جداییناپذیر با رشد و رونق اقتصادی ارتباط دارد و یک پیشران اقتصادی برای کشورهای تولیدکننده به شمار میرود. با این حال، کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه به طور فزآیندهای نگران تاثیر منفی عملیات معدن و متالورژی بر محیطزیست و سلامت انسان هستند. عملیات تولید آهن و فولاد، یکی از مهمترین فرآیندهای تولید است که مواد خام را از منابع طبیعی آنها تولید میکند، ضمن آنکه به طور نسبی مصرف انرژی بالایی دارد. این عملیات علاوه بر تولید محصول اصلی به طور قابل توجهی با تولید محصولات جانبی و پسماندها همراه است. محصولات جانبی و پسماندها تنوع بسیار زیادی دارند و نوع ترکیب آنها در کشورهای مختلف متغیر است. پسماندها و محصولات جانبی در تولید آهن و فولاد شامل سرباره، غبارات، لجن یا تفاله و پوسته اکسیدی میشود. این پسماندها و محصولات جانبی علاوه بر اینکه میتوانند منبع ثانویه مواد خام باشند، بر محیطزیست و سلامت عمومی نیز تاثیر منفی دارند، زیرا این مواد سبب آلودگی آب، خاک و هوا میشوند به طوری که بسیاری از کشورها بسته به حجم تولید پسماندها مالیاتهای سنگین برای تولیدکنندگان در نظر میگیرند. با افزایش روند صنعتی شدن کشورها، مدیریت باطلهها اهمیت ویژهای پیدا میکند. بنابراین چالش مهم در این راستا ایجاد تعادل بین پیشرفت و حفظ محیطزیست است زیرا پیشرفت همراه با آسیب رساندن به محیطزیست اهمیتی ندارد و از سیاستهای توسعه پایدار نیست. به این منظور تغییر فناوری، افزایش کارآیی، بازیافت و فرآوری آلایندهها در نقطه تولید پیشنهاد شده است. از همین رو با توجه به افزایش الزامات زیستمحیطی و گسترش صنایع، بازیابی ترکیبات با ارزش از پسماندهای جامد رویکردی اقتصادی خواهد بود. همچنین کاهش منابع طبیعی قوانین سختگیرانه دولت نسبت به دفن این زبالههای صنعتی و نبود مکان مناسب برای دفن و دورریز پسماندهای جامد از دیگر عوامل برای بازیافت پسماندها در تولید آهن و فولاد است. بنابراین حل این مشکلات شامل به حداقل رساندن تولید این پسماندها با بهبود روشهای تولید و استفاده از فناوریهای مناسب، حداکثر کردن بازیافت باطلههای تولید شده و فروش باطلهها به عنوان محصول جانبی از راهکارهای کارآمد خواهد بود.پسماندهای جامد در فرآیند تولید آهن و فولاد از جنبه بازیافت به ۲ دسته تقسیم میشوند؛ پسماندهایی که بازیافتشدنی هستند و پسماندهایی که بازیافتشدنی نبوده و دورریز میشوند. با توجه به این مطلب که صنعت فولاد در دنیا به عنوان مدلی از اقتصاد مدور مطرح است، ترویج روش تولید زباله صفر به وسیله استفاده دوباره و بازیافت پسماندها از راهکارهای موثر است. به طور سنتی، پسماندهای جامد در صنعت آهن و فولادسازی در محلهای دفن زباله دور ریخته میشد اما آثار انسانی در دفع این زبالهها در محلهای دفن زباله، به ویژه قابلیت نشت فلزات سنگین سمی مانند کروم، نیکل، منگنز، سرب و ترکیبات روی، در محیطزیست موجب اتخاذ شیوههای جدید مدیریتی از جمله بازیافت یا استفاده دوباره، جامد کردن و پایدار کردن این ترکیبات به جای رهاسازی در محل دفن شد. در این راستا ایزو ۱۴۰۰۱ الزامات مختلفی را مشخص میکند که باید در ایجاد مدیریت اثربخش محیطزیست رضایتبخش باشد، به طوری که خطر ابتلا به آلودگی و سایر موارد آسیب زیستمحیطی از راه عملیات و فعالیتهای یک شرکت حداقل شود.
استفاده از دانش فنی روز در فولاد سازی
به گزارش صمت، سالهاست صنعت و محیطزیست، یکدیگر را در تقابل با حفظ منافع خود میدانند. این در حالی است که حفظ و توسعه هر دو حوزه حائز اهمیت است یعنی هم باید چرخ صنعت بچرخد و هم محیطزیست برای نسل فعلی و نسل آینده حفظ شود. استفاده از دانش روز و فناوریهای جدید میتواند به یاری هر دو بخش بیاید. استفاده از فناوریهای جدید میتواند مصرف انرژی و میزان پسماند تولیدی را کاهش دهد. اما نباید فراموش کرد تعامل این دو حوزه و کاهش ضایعات و پسماندها نیازمند صرف هزینه و استفاده از دانش و فناوری روز دنیاست یعنی در این راه باید علاوه بر ارتباط با دنیا، جذب سرمایهها را افزایش داد. در صورتی که بتوان بار دیگر این پسماندها را به چرخه تولید بازگرداند میتوانیم شاهد جذب سرمایه باشیم در حالی که این بخش برای سرمایهگذاران جذاب شود زیرا توسعه پایدار با حفظ محیطزیست همراه است و این موضوع باید در اولویتهای اصلی صنایع به ویژه صنعت فولاد قرار بگیرد.صنعت فولاد ایران امروز در مسیر رشد و تعالی قرار گرفته و در تلاش است در افق ۱۴۰۴ به تولید ۵۵ میلیون تن محصول دست پیدا کند. با دستیابی به اهداف مشخص شده در سند چشمانداز، ایران به قدرت اقتصادی منطقه تبدیل میشود اما این جایگاه باید با حفظ محیطزیست باشد یعنی در تمامی مراحل تولید به ویژه فولاد باید استانداردهای زیستمحیطی در سطح بینالمللی حفظ شود. یادمان باشد بر اساس کنفرانس تغییر اقلیم پاریس، ایران کاهش ۴ درصدی تولید گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰ را تعهد کرده و تعهد مشروط داده که در صورت برداشتن و لغو همه تحریمهای ضد کشورمان، به طور داوطلبانه برای کاهش ۸ درصد دیگر از تولید گازهای گلخانهای اقدام خواهد کرد.بر این اساس ایران تلاش خواهد کرد تا سال ۲۰۳۰میلادی، حدود ۱۹۰ میلیون تن از حجم گازهای گلخانهای خود را کاهش دهد که با توجه به برنامهریزی ۵۵ میلیون تن فولاد تا ۱۴۰۴، نیاز به سرمایهگذاری و بکارگیری گسترده فناوریهای نوین در زمینه کاهش گازهای گلخانهای است.در زمینه تولید فولاد، مدیر آموزش، پژوهش و فناوری سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران(ایمیدرو) با بیان اینکه با همکاری نهادهای علمی و تخصصی، باید گامهای اساسی را در راستای توسعه اقتصاد دانشبنیان و ارتقای توانمندی و قدرت رقابت اقتصادی کشور در عرصه بینالمللی داریم، گفت: با توجه به تجارب و همکاری نزدیک پژوهشکده علوم و فناوری انرژی دانشگاه صنعتی شریف با صنعت فولاد، در نظر است این پژوهشکده به عنوان اتاق فکر این صنعت فعالیت کند و بستری برای همافزایی و مشارکت کارشناسان صنایع فولاد و پژوهشگران این حوزه ایجاد کند تا ضمن تبادل اطلاعات و فناوریهای نوین این صنعت، فعالیت خود را در زمینه تحقیق و توسعه، توسعه فناوری و کاربرد فناوریهای نوین در صنعت فولاد گسترش دهد.شمسالدین سیاسیراد با اشاره به اینکه توسعه صنایع کشور از جمله صنعت فولاد در سند چشمانداز سال ۱۴۰۴ برنامهریزی شده و این میزان برای تولید فولاد خام در این افق برابر با ۵۵ میلیون تن در سال در نظر گرفته شده است، گفت: تولید کل فولاد دنیا بر مبنای نرخهای رشد پیشبینی شده در سال ۲۰۲۵، حدود ۲ میلیارد و ۱۳۶ میلیون تن پیشبینی شده است که سهم ایران از این آمار، ۲/۶ درصد خواهد بود.وی افزود: علاوه بر امکانپذیر بودن این ضریب رشد در تولید، تاثیرات مختلف توسعه صنعت فولاد به عنوان یک صنعت انرژیبر و تاثیرگذار بر دیگر بخشهای صنعت کشور، در مباحث انرژی، آب و محیطزیست کشور، نیاز به بررسی، ارزیابی و تحلیل دقیق دارد. همچنین، پیش از تدوین الزامات برای توسعه صنعت فولاد از دیدگاه آب و انرژی، بررسی وضعیت کنونی این صنعت و سهم هزینه انرژی تمام شده محصول و نیز شاخص مصرف انرژی در بخشهای مختلف صنعت فولاد و مقایسه با شاخصهای بینالمللی ضروری است.این مطلب حاکی است که میتوان با استفاده از ظرفیت دانشگاهها و همچنین جذب سرمایهها شاهد توسعه پایدار بود.
استفاده از سرباره برای ساخت گلولههای توپ
کارشناس بخش معدن درباره ویژگیهای سرباره به صمت گفت: سرباره به شکل کلی ناخالصیهای حاصل از ذوب فلزات در کوره است. پس میتوان گفت سرباره محصول غیرطبیعی و مصنوعی است و در فلزات مختلف، نوع سرباره متفاوت است. کامران کاوه فیروز با بیان این مطلب ادامه داد: ۲نوع سرباره در این بخش وجود دارد؛ نخست سرباره آهن خام که محصول کوره بلند بوده و دارای ترکیبی غیرفلزی و شامل سیلیکاتها و آلومینوسیلیکاتهای کلسیم و سایر عناصر بازی است و دوم سرباره فولادسازی دارای سیلیکاتهای کلسیم و اکسیدهای آهن، آلومینیوم، منگنز، کلسیم و منیزیم است که به طور همزمان با فولاد تولید میشود. باید در نظر داشت که ویژگیهای فیزیکی هر یک از این ۲دسته ثابت نیست و وزن، اندازه دانه، ویژگیهای ساختاری و…، بر حسب نوع فرآیند تولید تغییر میکند. به گفته وی، نخستین کاربردهای سرباره آهن، ۳۰۰ سال پیش از میلاد مسیح از سوی ارسطو و برای التیام زخم مطرح شد. همچنین رومیان باستان از این محصول در راهسازی و ساخت گلولههای توپ استفاده میکردند اما با گذر زمان و پیشرفت علم و فناوری، موارد استفاده از سربارهها گسترش یافت و درحالحاضر با کمک فرآیندهای پیشرفته، از سرباره در صنایع سازهای چون راهسازی، سیمان، بلوکهای ساختمانی سبک، راهسازی، بتونهای ساختمانی، بتونهای آسفالتی، ماسههای خطوط راهآهن (سند بلاست)، پشم سنگ و صنایع شیشه استفاده میشود. کاوه فیروز ادامه داد: با توجه به آمارهای ارائه شده برای تولید هر تن فولاد ۵۰۰ کیلوگرم سرباره تولید شده و این حجم سرباره که به عنوان باطله این فرآیند به شمار میرود باعث وجود مشکلات زیستمحیطی خواهد شد. متاسفانه در کشور در زمینه استفاده از سربارهها همت جدی وجود ندارد در حالی که در بخش اقتصادی، هزینه تولید سربارهها صفر است. با تبدیل این دورریز به محصولات کاربردی میتوان به سود اقتصادی مناسبی دست یافت. این کارشناس بخش معدن با بیان این مطلب در ادامه افزود: در کشورهای پیشرفته روزبهروز موارد جدیدی از کاربردهای سرباره مانند کشاورزی، تقویت رشد ماهیها و احیای سواحل معرفی میشود. درحالحاضر در ایران سربارهها به وسیله هوا سرد میشود که باعث میشود بافت شیشهای در سرباره ایجاد نشده و بخش عمده کاربرد این محصول که منحصر به بافت شیشهای است بهدست نیاید. سرباره سرد شده به وسیله هوا، پس از خردایش در سایزهای مختلف در صنایع ساختمان و راهسازی استفاده میشود.
به نظر وی، توجه نکردن به این ظرفیت مناسب و باطله طلایی باعث شده تا بخش عمده این سربارهها بیاستفاده رها شود. در بررسیهای اخیر در داخل کشور، استفاده از سرباره به همراه لجن کنورتور فولادسازی موجب غنیسازی کود دامی در شرایط گلخانه شده است. در فرآیند تصفیه آب و پالایشگاه نفتی نیز کاربردهای فراوانی دارد. تمام این بررسیها که از سوی گروههای دانشگاهی انجام شده، با وجود دریافت نتایج مثبت متاسفانه به علت حمایت نکردن دولت و صاحبان صنعت در مرحله آزمایشگاهی پایان یافته است و فقدان حلقه مرتبط بین دانشگاه و صنعت در این بخش نیز به طور کامل مشهود است که باعث عقبماندگی کشور میشود. وی افزود: نرخ هر تن سرباره، حدود ۵ تا ۶ هزار تومان و نرخ محصول تولیدی بر مبنای دانهبندی کلوخه، کوپالی، بادامی، نخودی و نرمه بین ۷ تا ۸ هزار تومان متغیر است. با توجه به شرایط موجود، پیدا کردن بازار مصرف مناسب و دائمی نیز از مشکلات پیش روی این بخش است. به نظر میرسد با الگوبرداری از کشورهای پیشرفته و سرمایهگذاری شرکتهای فولادسازی به عنوان صاحبان اصلی این باطله با ارزش و استخراج آهنهای قراضه از سربارهها با انجام فرآوری درست روی این محصول، علاوه بر ایجاد شغلهای مرتبط و سوددهی مناسب، میتوان به کاهش مضرات زیستمحیطی نیز کمک شایانی کرد.
سرباره و کاربردها
سرباره محصول جانبی است که همزمان با مذاب در کوره تشکیل میشود و برای استفاده دوباره خنک شده یا دورریز میشود. ویژگی سرباره، بسته به منبع دمایی که سرباره در آن سرد میشود، متفاوت است. بنابراین با کنترل این پارامترها سرباره را نیز میتوان تغییر داد. سرباره حاوی فلزات مختلفی است، بنابراین میتواند به عنوان منبع ثانویه استفاده شود.به عنوان نمونه میتوان به نرخ تولید و نوع عملیات انجام شده روی سربارهها در فرآیند تولید فولاد اشاره کرد: در فرآیند کورهبلند، نرخ تولید بر حسب درصد تولید فولاد بین ۱۷ تا ۲۰ است و نوع عملیات نیز به این شکل است که فلز درون سرباره با جدایش مغناطیسی بازیابی میشود و سرباره باقیمانده به منظور بازیافت دوباره فروخته شده یا دفن میشود. در کورههای اکسیژنی نیز نرخ تولید بین ۱۲ تا ۱۸ درصد است. فلز درون سرباره نیز با جدایش مغناطیسی بازیابی میشود و سرباره باقیمانده به وسیله کورهبلند بازیابی شده یا دفن میشود.در کوره قوس الکتریکی، نرخ تولید بین ۴ تا ۱۰ است و فلز درون سرباره با جدایش مغناطیسی بازیابی شده و سرباره، بازیافت یا دفع میشود. سرباره کورهبلند به طور عمده شامل سیلیکاتها، آلومینوسیلیکاتها و کلسیم- آلومینا- سیلیکاتهاست. این سرباره به دلیل میزان فسفر کم و آهن زیاد به عنوان کانه آهن با خلوص کم در نظر گرفته میشود و دوباره به عنوان ورودی در کورهبلند مورد استفاده قرار میگیرد. البته باید به میزان فسفر و کروم قابل قبول برای تولید آهن خام نیز توجه کرد. همچنین بر اساس روش مورد استفاده برای خنک کردن این سرباره، ویژگیهای محصول نهایی متفاوت خواهد بود. برای نمونه اگر سرباره با آب و هوا به طور سریع سرد شود گندلهای تشکیل میشود که ویژگی شیشهای و سیمانی داشته و دارای سطح صاف و تخلخل پایین است. در حالت دیگر اگر سرباره سریع منجمد شود، ویژگی بلوری نخواهد داشت و خردههایی به اندازه ماسه داشته که جایگزین مناسبی برای سیمان از نوع پرتلند است. در واقع سرباره در بخش فولادسازی شمال شامل ناخالصیهایی همچون آهن خام، چدن مذاب یا قراضه است که ترکیب شیمیایی این سربارهها به عوامل متعددی مانند ترکیب مواد اولیه، نوع فولاد تولیدی و… بستگی دارد. بنابراین سرباره فولادسازی حاوی ترکیبات با ارزشی مانند آهن، منگنز، سیلیس و اکسید منیزیوم است. مرحله نخست فرآوری سرباره فولادسازی، کاهش ابعاد آن به منظور آزادسازی آهن و کانیهای آن است که به روش جدایش مغناطیسی انجام میشود. ویژگی مینرالوژیکی سرباره، نقش بسزایی در تعیین کاربردهای آن دارد. سرباره کاربردهای بسیاری دارد. برای نمونه از سرباره در ساخت جادهها و زیربناها، ساخت سیمان، تهیه کامپوزیت، جداسازی کربن دی اکسید و ذخیره آن، پایدارسازی و غنیسازی خاک، تولید سرامیک و آجر، تصفیه آب و استفاده دوباره در واحد زینترینگ استفاده میشود.
غبارها و کاربردها
فرآیند تولید آهن و فولاد باعث تولید مقدار زیادی گرد و غبار میشود که از ۲ دیدگاه برای بررسی سلامتی انسان و محافظت از محیطزیست حائز اهمیت است. بنابراین دفع یا استفاده دوباره از گرد و غبارها مسئلهای جدی برای این صنایع است. غبار حاصل از کورهبلند را میتوان در فرآیند تفتجوشی بازیابی کرد اما قرارگیری واحدهای گندلهسازی در محلهای دورتر و هزینه حملونقل بالا باعث شده تا این فرآیند صرفه اقتصادی نداشته باشد و در صورت کم بودن حجم غبارهای تولیدی، عملیات مدفون کردن آنها ترجیح داده میشود. غبارهای حاصل از کورهبلند، حدود ۱/۵درصد «روی» و مقادیر کمی سرب دارند و مقدار آنها در حدی است که میتوانند به عنوان ورودی در واحد تولید آهن استفاده شوند اما در مقایسه با گرد و غبارهای حاصل از فرآیند کوره اکسیژنی، حاوی مقادیر بیشتر روی و سرب یعنی چیزی بین ۱/۵ تا ۴درصد است. در این حالت مقدار روی برای ورود به فرآیند تولید آهن از حد مجاز بالاتر است. در فرآیند تولید فولاد از قراضه، غبارها حاوی مقادیر زیادی روی هستند. همچنین در کورههای قوس الکتریکی که ۱۰۰درصد از قراضه استفاده میکنند غبارهای تولید شده حاوی مقادیر زیادی روی یعنی بین ۱۵ تا ۲۵درصد سرب و کادمیوم است. بنابراین غبارهای کوره قوس الکتریکی از جمله پسماندهای خطرناک به شمار میروند. در اینجا نگاهی به ویژگیها و فرآیندهای عملیاتی انجام شده بر غبارهای ناشی از فرآیندهای مختلف فولادسازی میاندازیم: غبار کوره بلند خطرناک نیست و در فرآوری یا استفاده دوباره از آن در کلوخهسازی و بازیافت و همچنین تولید سیمان از آن بهره میبرند. غبار کوره اکسیژنی نیز خطرناک نیست(البته به جز مواردی که حاوی مقادیر بالای روی ناشی از قراضههای فولادی است) و از این نوع غبار در کلوخهسازی، بازیافت و تولید سیمان استفاده میکنند. غبار کوره قوس الکتریکی نیز خطرناک است زیرا حاوی روی، سرب و کادمیوم ناشی از قراضههای فولادی است و از آن به عنوان مکمل در صنعت سیمان، فرآوری به روشهای مختلف و انباشته کردن استفاده میشود.
پسماند جامد در فرآیند تولید فولاد
روشهای تولید فولاد به ۳ دسته اصلی طبقهبندی میشوند که شامل کوره بلند –کوره اکسیژن، احیای مستقیم آهن-کوره الکتریکی و کوره قوس الکتریکی-قراضه است. برخلاف ایران بیشترین مقدار فولاد با روش احیای مستقیم آهن تولید میشود.
در دنیا بیشتر فولاد از راه کوره
بلند- کوره اکسیژن یا کوره القایی تولید میشود. در هر یک از فرآیندهای فولادسازی سرباره، غبارات، لجن و پوستههای اکسیدی در واحدهای مختلف تولید میشوند. سربارهها مواد زائدی هستند که از فلزات در زمان ذوب یا پالایش سنگ معدنی جدا شدهاند. غبارات هم در اثر جمعآوری گاز خروجی با روشهای «تر» ایجاد میشود. همچنین پوستههای اکسیدی، لایهای از مواد اکسیدی هستند که در فرآیند، روی فولاد نهایی تشکیل شده و با روشهای شیمیایی یا مکانیکی جداسازی میشوند.
اما و اگرها برای پول سنگآهن
شیوه پرداخت پول از طرف فولادیها به معادن سنگآهن، قیمتگذاری منصفانه و جنجال عوارض صادراتی از جمله مشکلات اساسی معادن سنگ آهن است که به نظر میرسد با ورود این محصول به بورس کالا، همگی آنها قابل ساماندهی باشند اما به گفته رئیس انجمن سنگ آهن، در این مسیر محدودیتهایی است که این امر را به تاخیر انداخته است. به گزارش ایسنا، مهرداد اکبریان با اشاره به موضع سنگ آهنیها برای ورود بورس کالا، اظهار کرد: از نظر ما بورس کالا یک راهحل شفاف و روشن برای کشف نرخ است و گذشته از مناسبات کمی و کیفی و مناسبات فولادیها با سنگ آهنیها این امکان وجود دارد که یکی از مهمترین مسائل جاری میان معادن و فولادیها یعنی قیمتگذاری در یک شرایط نظاممند حل شود. در مجموع، آن را یک اتفاق مطلوب میدانیم و تلاش میکنیم انجام شود، اما شرایطی وجود دارد که باعث شده این فرآیند با کندی پیش برود و تا امروز اتفاق نیفتد. وی با اشاره به روند قیمتگذاری سنگ آهن گفت: مشکلاتی میان فولادسازان و معادن سنگ آهن به وجود آمد و دولت برای حل آن ورود کرد. بر اساس تصمیمی که گرفته شد محصولات زنجیره فولاد مانند سنگ آهن، گندله و کنسانتره با معیار قرار دادن نرخ شمش فولاد خوزستان کشف نرخ شد، یعنی نرخ این محصولات، درصدی از شمش فولاد خوزستان در نظر گرفته شدند که از نظر ما فرآیند درستی نبود. رئیس انجمن سنگ آهن ایران ادامه داد: گره زدن نرخ دو محصولی که در دو حیطه مختلف در بازار حضور دارند چندان منطقی نیست و به مشکل برمیخورد چنانچه دیدیم تامین کالا برای مشتریان سنگ آهن دشوار شد، چون تولید سنگ آهن با نرخ مشخص شده برای معادن به صرفه نبود و عرضه آن را کم کردند. وی با بیان اینکه روش مناسبی برای قیمتگذاری سنگ آهن وجود دارد، اظهار کرد: این روند قیمتگذاری میتواند به یک روش منطقی و صحیح ختم شود که لازمه آن خروج دولت از روند قیمتگذاری اجباری است تا نرخ از مسیر عرضه و تقاضا که صحیحترین مسیر قیمتگذاری است، تعیین شود.
رئیس انجمن سنگآهن ایران با بیان اینکه بهترین جا برای تعیین نرخ سنگ آهن همان بورس کالاست، گفت: پیوستن به بورس کالا با وجود استقبالی که این مجموعه برای ورود سنگ آهنیها داشته است با محدودیتها و مشکلاتی همراه بوده و از جمله آنها این است که بورس کالا پذیرای شرکتهای بزرگ با تضامین بزرگ مالی بوده در صورتی که از نظر تعدادی، بیشترین معادن سنگ آهن ایران را معادن کوچک و متوسط تشکیل میدهند. اکبریان با بیان اینکه تشکیل کنسرسیومها از تجمیع معادن کوچک و متوسط برای پیوستن به بورس کالا کار سختی است، اظهار کرد: ما پیش از این هم تلاش کرده بودیم در حوزه تامین و تولید، کنسرسیومهایی را تشکیل دهیم، اما به دلیل ثبات نداشتن معادن کوچک، این کار به راحتی انجام نشد. وی ادامه داد: بسیاری از معادن کوچک سنگ آهن، نوسانهای بزرگی با بروز عوامل بیرونی دارند به طوری که در مواردی مانند نوسان قیمتهای جهانی یا صدور بخشنامههای داخلی، یک معدن تا حد تعطیلی پیش میرود یعنی در زمانی که این معادن باز هستند هم نمیتوان روی تولید آنها به طور کامل برای مدت زمان مشخص حساب کرد. رئیس انجمن سنگ آهن ایران با اشاره به اینکه همین موضوع نیز در بورس کالا میتواند راهحل خود را داشته باشد از پیشنهاد ارائه شده از سوی انجمن سنگ آهن ایران خبر داد و افزود: ما پیشنهاد دادیم همان طور که رینگهای مختلف بورس کالا مشغول فعالیت هستند، تالار فرعی نیز برای این دسته از معادن تشکیل شود تا با پذیرش معادن کوچک و متوسط با آنها رفتارهای موردی و موقتی داشته باشد و اگر یک معدن کوچک خواست محمولههای کوچک، برای نمونه ۳۰هزار تنی به بازار عرضه کند بتواند این کار را با وثیقههای کوچکتر نیز انجام دهد. اکبریان با اشاره به دیگر عواملی که باعث میشود ورود به بورس کالا کمی مشکلتر باشد، اظهار کرد: برای کشف نرخ در یک مجموعه بورسی باید مشتریان خیلی زیادی وجود داشته باشند تا با پیشنهادات متنوع بتوان از این راه به نرخ منطقی رسید، در صورتی که اگر کل مشتریان بورسی سنگآهن را در نظر بگیریم از تعداد انگشتان دست فراتر نمیروند. این موضوع عاملی شده است که ورود به بورس کالا با تامل بررسی شود. وی معدندار شدن فولادسازان یا فولادساز شدن برخی معادن بزرگ را از عوامل دیگر کندی ورود به بورس کالا دانست و گفت: درحالحاضر میبینیم برخی مجموعههای فولادی تمایل خود را برای ورود به عرصه معدنداری نشان میدهند و این موضوع سنجیده نیست، چراکه اعتقاد داریم بخشهای فولاد و معدن باید به طور مستقل به فعالیت بپردازند. رئیس انجمن سنگ آهن ایران ادامه داد: متاسفانه این دو کاره شدن فولادیها و معدنیها باعث میشود توسعه در هر یک از بخشها به تاخیر بیفتد. برای نمونه یک معدندار به جای اینکه سرمایه خود را صرف اکتشاف کند که امروز مهمترین و لازمترین موضوع در حوزه معدن است، آن را وارد سرمایهگذاری در فولاد میکند و در مقابل نیز یک فولادساز به جای اینکه به استفاده از شیوههای نوین، نوسازی خطوط و کاهش مصرف انرژی بپردازد برای دستیابی به سنگ آهن ارزانتر به بخش معدن ورود میکند.