دیروز پنجمین کنفرانس و نمایشگاه بینالمللی آلومینیوم ایران در حالی برگزار شد که ایران برای ۴۴۰ هزار تن ظرفیت آلومینیوم موجود و ۳۹۰ هزار تن ظرفیت در حال احداث خود به خوراک یعنی پودر آلومینا نیاز دارد و این پودر نیز از ماده معدنی بوکسیت تامین میشود.
ایران از این نظر ذخایر قابل توجهی ندارد و نیازمند واردات بوکسیت از کشورهای دیگر یا جایگزین کردن مواد معدنی دیگر مانند نفلینسینیت و آلونیت است. آنچه تا کنون به عنوان کانی سنگهای مورد نیاز کارخانههای آلومینا شنیدهایم بوکسیت و نفلینسینیت بوده اما بهروز برنا، مشاور شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران (ایمپاسکو)، وابسته به ایمیدرو که تا سال گذشته معاون اکتشافات سازمان زمینشناسی بود، از ماده معدنی دیگری سخن میگوید که ذخایر ۲ میلیاردی آن برای کارخانههای آلومینیوم ایران به یک معجزه میماند. به گفته برنا استحصال این ماده معدنی از دهه ۶۰ به محاق بیتوجهی رفت و جای آن را نفلینسینیت گرفت؛ ماده معدنی که هنوز هم نتوانسته در تامین خوراک کارخانههای آلومینیوم نقش ایفا کند. گفتوگوی ما را با وی میخوانید.
ایران از نظر ذخایر بوکسیت در چه وضعیتی قرار دارد؟
بوکسیت در نیمکره شمالی کره زمین که ایران نیز در این نیمکره واقع شده، وضعیت مطلوبی ندارد. ذخایر بوکسیت ایران به طور عمده از نوع کارستی است و فضاهای خالی را پر کرده است. بوکسیت برای تشکیل، به آب و هوای حارهای یعنی باران فراوان و دمای بالای ۲۰ درجه سانتیگراد نیاز دارد تا بتواند آلوموسیلیکات را بشوید و ببرد و چیزی که باقی میماند ILO۳ است که بوکسیت است و این شرایط در نیمکره شمالی زمین وجود ندارد.
بوکسیتزایی در کشور ما در دورههای مختلف زمینشناسی انجام شده اما پراکنده و کوچک است. بیشتر ذخایر بوکسیت ما آهندار یا سیلیسدار است که باعث میشود بوکسیت سخت شود. بهترین نوع بوکسیت، بوهمیتی و ژیپسیتی است که مرغوبیت زیادی دارد.
برآورد میشود ذخایر بوکسیت کشور ما افزون بر ۲۶۹ هزار تن باشد که بر اساس آمار، اطلاعات و گواهی کشفهایی است که تا سال ۱۳۹۵ اعلام شده است. همچنین تا این سال ۲۳ معدن بوکسیت در ایران وجود داشته که ۱۸ معدن فعالند.
عمدهترین معادن بوکسیت در جاجرم، سبزآباد استان یزد، مناطقی در استان کرمان، استان آذربایجان غربی و کردستان است. همچنین در زاگرس، سازندی به نام سروک وجود دارد که بالای آن بوکسیت تشکیل شده است. در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز ذخایر بوکسیت وجود دارد.
در راستای تامین خوراک مورد نیاز کارخانههای آلومینیوم در بخش معدن تاکنون چه اقداماتی از سوی بخش دولتی انجام شده و چه ذخایری کشف شده است؟
به دلایلی که گفته شد ذخایر بوکسیت ایران محدود است. پیشتر و حتی پیش از انقلاب نیز درباره تامین بوکسیت مورد نیاز نگرانیهایی وجود داشت و یکی از دغدغهها بود. از طرف دیگر ایران به دلیل برخورداری از انرژی ارزان میتواند مانند امارات که کانی سنگ بوکسیت را وارد میکند و از آن آلومینیوم میگیرد، تولیدکننده خوب آلومین باشد، از این رو باید به دنبال ماده معدنی جایگزین بود. در این راستا طرحی تعریف شد که از ماده معدنی آلونیت، آلومین تهیه کنند که ذخایر بسیار خوبی از آن در ایران وجود دارد.
ذخایر آلونیت ایران بیشتر در چه مناطقی وجود دارد؟
بر اساس اکتشافات انجام شده در همان زمان معلوم شد در محور قزوین – رشت تا منطقهای در جلفا کمربند آلونیتی شکل گرفته و زیر این ذخایر، کانسنگهای کائولن و سیلیس وجود دارد.
در مناطقی مانند هفت صندوق، تایکند، سولیدره، اربط دره و همچنین طارم سفلی و علیا محدودههای زیادی از ذخایر آلونیت وجود دارد که در ادامه استان زنجان در مناطقی از مشکینشهر و جلفا تا کشور آذربایجان در شوروی سابق امتداد یافته است. آن زمان روسها فناوری تبدیل آلونیت به آلومینیوم را داشتند و در آذربایجان، کارخانه فرآوری آلونیت به آلومین را در منطقه داشکسن جمهوری آذربایجان ساختند که پس از استقلال، مدیریت و اداره آن بهدست خود آذربایجانیها افتاد.
البته پیشینه استفاده از آلونیت در ایران گرفتن زاج بود که نشان میدهد ایرانیان از گذشته، این ماده معدنی و شیوه فرآوری آن را میشناختند. مناطقی مانند زاج کندی در زنجان گواهی بر این ادعاست. پس از انقلاب نیز در منطقهای به نام تایکند تاکستان زاجگیری انجام میدادند. با این حال استفاده از آلونیت یک مشکل بزرگ زیستمحیطی داشت؛ پساب اسیدی این معادن، مزارع را از بین میبرد. از این رو جلوی این طرح گرفته شد.
مشکلات زیستمحیطی قابل حل نبود؟
مشکل زیستمحیطی این طرحها زیاد بود چراکه به ازای هر تن آلونیت، ۲ تن اسید سولفوریک تولید میشود و یکی از دغدغهها این بود که اینهمه اسید سولفوریک را چه کار کنیم. به همین دلیل مطالعه طرح کارخانه تولید فسفات نیز به موازات کارخانه فرآوری آلونیت شکل گرفت که هدف آن تولید فسفات از اسید پساب بود. مهمترین مصرف آن به صورت کود فسفاته در کشاورزی است که مصرف زیادی دارد. مطالعات این طرحها نیز به وسیله سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی انجام شد اما هر چه جلوتر رفتیم هدف عوض شد و بنا شد به جای تولید ILO۳ از آلونیت به سراغ نفلینسینیت برویم و به همین دلیل به سراغ شناسایی ذخایر این ماده معدنی رفتند.
نفلینسینیت چیست؟
یک ماده معدنی دیگر است که میتوان از آن برای تولید آلومین استفاده کرد.
اما فرآوری نفلینسینیت برای تولید آلومین در هر تن به ۲ تن آهک نیاز دارد و باید کارخانه فرآوری نفلینسینیت در نزدیکی معادن و ذخایر آهک جانمایی شوند، مانند کلیبر و سراب که ذخایر نفلین سینیت آن در حد چند میلیارد تن است. با این حال جانمایی یکی از این کارخانهها به جای اینکه در آذرشهر باشد به کلیبر منتقل شد که محصول نهایی تولیدیاش آهن زیاد دارد و به درد مصرف کارخانههای سرامیک میخورد. در منطقه سراب نیز کارخانه دیگری ساخته شد که امیدوارم خوراک آلومینای آن به زودی تولید شود. تمام این اتفاقها در راستای کمبود ذخایر بوکسیت است.
آیا فرآوری آلومین از نفلینسینیت یا آلونیت به سادگی استحصال آلومین از بوکسیت است؟
فرآوری ILO۳ از نفلینسینیت و آلونیت، بسیار سختتر از بوکسیت است و به همین دلیل کشورهای دارنده بوکسیت به هیچ وجه به دنبال استخراج و استحصال آلومین از نفیلینسینیت و آلونیت نمیروند.
طرح استحصال آلومین از آلونیت به کجا رسید؟ آیا موازی با استحصال نفلینسینیت پیش میرود؟
خیر. همزمان با دهه ۶۰ که وزارت معادن و فلزات وجود داشت، شرکتی به نام آلومینا شکل گرفت اما ناگهان تمام برنامههایی که برای این طرح وجود داشت از دستور کار خارج شد و طرح استحصال آلومین از آلونیت به فراموشی سپرده و شرکت آلومینا نیز منحل شد. اوج اقدامات و حرکتهای خوب اکتشافی در زمانی بود که وزارت معادن و فلزات وجود داشت و تمام دغدغههایش از جنس معدن و صنایع معدنی بود.