استفاده از شیوهنامهها و روشهای نوین اکتشافی میتواند درصد خطا در فعالیتهای اکتشافی را به کمترین میزان برساند و ریسک سرمایهگذاری برای کسانی که قصد حضور در فعالیتهای معدنی دارند را تا میزان قابل توجهی کاهش دهد.
بسیاری از کشورهای پیشرو در عرصه معدنکاری همچون استرالیا توانستهاند شیوهنامههای ویژه خود را تعریف کنند و دیگر کشورها نیز از آن استفاده کرده و اطلاعات و دادههای آماری درستی را از مطالعات و فعالیتهای خود بهدست آورند. یکی از شیوهنامههای معروف برای فعالیتهای اکتشافی، جورک است که امروز تا حدودی در ایران شناخته شده اما جالب اینجاست در کنار این شیوهنامه، کد دیگری به نام «والمین» نیز وجود دارد که کمترین استانداردهای موجود در اکتشاف را ارائه کرده و ذخایر را تخمین میزند. به گفته عضو هیات مدیره خانه اقتصاد ایران، استفاده از این کد میتواند در تمامی کشورهای توسعهیافته و جهان سومی کاربرد داشته باشد و مسیر را برای سرمایهگذاری خارجی به وسیله تهیه گزارشهای استاندارد هموار کند. در ادامه، گفتوگوی صمت را با شهرام شریعتی در این باره بخوانید تا اطلاعات بیشتری درباره این شیوهنامه بهدست آورید:
شیوهنامه «والمین» چیست و برای کدام بخش از فعالیتهای اکتشافی استفاده میشود؟
«والمین» یک کد به شمار میرود و در اصل شیوهنامهی است که برای تهیه گزارش عمومی با هدف ارزیابیهای فنی و ارزشگذاری داراییهای معدن به آن مراجعه میشود. همچنین «والمین» موسسهای است که چند کمیته و موسسه دیگر را نیز با خود همراه دارد. این کمیتهها و موسسهها شامل AUSMM یا کمیته مشترک موسسه معدن و متالورژی اقیانوسیه و موسسه علوم زمین استرالیا یا AIG و انجمن معدن استرالیا هستند که گاهی برخی نمایندگان انجمنها و موسسههای شاخص معدنی نیز به آنها اضافه میشوند. همچنین کد یا همان شیوهنامه «والمین»، مجموعهای از اصول بنیادین است که شامل صلاحیت، میزان اهمیت و شفافیت بوده و به طور عمومی پیشنهادهایی را ارائه میدهد و به عنوان یک برنامه کاری دارای اهمیت، سیتماتیک و راهبردی از آن استفاده میشود. در این شیوهنامه، «والمین» به صلاحیت تهیهکننده گزارش، مستقل بودن وی و شیوه نگارش گزارش بر اساس اصول علمی و اقتصادی تاکید جدی داشته و سعی میکند با ارائه روش درست ارزشگذاری داراییهای معدنی، مدل عالی و سرمایهای مناسبی را به بورس ارائه کند.
ویژگیهای شاخص شیوهنامه «والمین» چیست؟
همانطور که اشاره شد «والمین» سعی میکند با ارائه و یادآوری استانداردهای اکتشاف، دقیقترین و قابل اعتمادترین روشهای هزینهای را در کارهای اکتشافی ارائه کند. در واقع این شیوهنامه از طریق ورود به نگارش محتوای گزارش و ارزیابیهای فنی و ارزشگذاری، کارشناس ذی صلاح را وادار میکند که بهترین روش ارزشگذاری عملیات و فعالیتهای اکتشاف را ارائه کند.
«والمین» بیشتر در کدام کشورها مورد استفاده قرار میگیرد؟
شیوهنامه مکمل شیوهنامه جورک و در موازات آن است بنابراین در استرالیا، نیوزلند، افریقای جنوبی، کانادا و انگلستان کاربرد بسیار زیادی دارد. در اینجا باید تاکید کرد که این شیوهنامه که کمترین استانداردهای موجود در اکتشاف و تخمین ذخایر را دربردارد، میتواند در تمامی کشورهای توسعهیافته و جهان سومی کاربرد همهگیر داشته باشد و مسیر را برای سرمایهگذاری خارجی به وسیله تهیه گزارشهای استاندارد هموار کند.
به نظر شما استفاده از این شیوهنامه تا چه اندازه میتواند به بالا رفتن دقت فعالیتهای اکتشافی کمک کند؟
«والمین»، جورک، UNFC و سایر استانداردهای معدنی با هدف بالا بردن دقت عملیات اکتشافی، طراحی و معرفی شدهاند. به همین دلیل میتوانند در هماهنگ شدن کارشناسان فنی و مالی نقش بسزایی ایفا کنند. از طرفی سیستماتیک شدن گزارشها، ارائه فرمت واحد برای همگی آنها و ارائه تعریف واحد از اصطلاحات معدنی میتوانند در این مهم نقش اساسی ایفا کنند. از آنجایی که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، عملیات اکتشافی به نوعی کم اهمیتتر از عملیات استخراجی در نظر گرفته میشود، استانداردهای دهههای اخیر سعی کردهاند دیدگاهی علمی و اقتصادی را برای صاحبان صنایع و فعالان اقتصادی اکتشافی ایجاد کنند.
چه شباهتهایی بین شیوهنامه جورک و «والمین» وجود دارد؟
نکته جالب درباره اشتراک ۲شیوهنامه جورک و «والمین» این است که در مقدمه کتاب «والمین» به شیوهنامه جورک اشاره شده و در مقدمه شیوهنامه «والمین» نیز به کد جورک اشاره میشود. در واقع «والمین» یک شیوهنامه مکمل و همراه برای گزارش نتایج اکتشافی منابع و ذخایر معدنی است که ما به خلاصه به آن کد جورک میگوییم. گفتنی است نخستین استاندارد گزارشنویسی معادن و صنایع معدنی در سال ۱۹۸۹ میلادی ( ۱۳۶۷ شمسی) تدوین شد و بعد از آن جورک سعی کرد تا حد لزوم الزامات گزارشنویسی را به مخاطبان معدنی آموزش دهد. بعد از آن، شیوهنامه «والمین»، استانداردهای قبلی را مورد بررسی و تاکید دوباره قرار داد تا بتواند با دیدگاه مالی و اقتصادی، نتایج اکتشاف را مستدل و قانونی ارائه کند. در واقع هر ۲این شیوهنامهها سعی میکنند با ارائه فرمت واحد برای گزارشهای معدنی، ادبیات روشن و شفافی را برای صنایع بزرگ و اسامایها ایجاد کنند.
آیا امکان استفاده از شیوهنامه «والمین» در ایران وجود دارد؟
به نظر من نه تنها این امکان باید ایجاد شود بلکه باید شیوهنامههای سختگیرانهای برای استفاده از جورک، «والمین» و UNFC تدوین و منتشر شود. این در حالی است که متاسفانه در بسیاری موارد، از حداقل استانداردها نیز استفاده نمیشود. روشهای تخمین و ارزیابی منابع به طور عمومی فاقد اصول علمیاند و هیچ خطی بین منابع و ذخایر با هدف تفکیک نوع آنها ترسیم نمیشود. ذخایر، تعریف علمی مشخصی دارند که با منابع بسیار متفاوتند و همچنین شیوه نگاه مالی، اقتصادی و بنگاهداری در آنها متفاوت است. در واقع شیوهنامه جورک میتواند نگاه علمی و «والمین» میتواند نگاه اقتصادی معدنی را برای گزارشهای آتی ایجاد و ترسیم کند چراکه جذب سرمایهگذاران معدن و صنایع معدنی، بدون ایجاد شفافیت و تاکید بر اصول اساسی اکتشاف، امکانپذیر نیست و سرمایهگذار باید بداند بر چه اساس و هزینهای، چه حجم از ماده معدنی قابل استخراج را با چه زیرساخت و بازگشت سرمایهای در اختیار خواهد داشت. در واقع بدون این مهم، جذب سرمایهگذار خارجی در بخش معدن امکانپذیر نیست.
به نظر شما چه کمبودهایی برای انجام فعالیتهای اکتشافی در ایران وجود دارد؟
در این باره میتوان گفت کمبودها به ۲ بخش کمبود «نظارتی و فنی» و کمبود «تجهیزاتی و عملیاتی» تقسیم میشوند و این در حالی است که در ایران، بخش نظارت بر بخش معدن از همان ابتدا با مشکلات فراوانی روبهرو بوده است. نیاز به سازمانهای بنیادین و پایهای قوی مانند سازمان زمینشناسی، مراکز تحقیقات زمینشناسی قابل اعتماد، دانشگاههای دارای امکانات تحقیقی مناسب و…. تا داشتن نقشه راه آینده معادن در کشور، استراتژی معدن، روشهای مدیریتی جذب سرمایهگذاران خارجی و… همگی میتوانند شرایط را برای بهبود فعالیتهای اکتشافی در کشور فراهم کنند. از طرفی کمبود تجهیزات و سختافزارها و تلاش برای تهیه آنها از جمله مواردی است که خواه ناخواه باید به سمت آن حرکت کرد که استفاده از ادبیات ناامیدکننده در بخش صنعت و معدن کشور به هیچ عنوان مورد قبول نیست اما باید با واقعیتهای موجود روبهرو شد و برنامه و استراتژی مشخصی را برای توسعه، تدوین و اجرا کرد.