با افزایش نرخ مواد معدنی پایه در جهان و به دنبال آن در ایران، موجی از شادمانی در میان تاجران این اقلام دیده میشد.
خروج از رکود باعث شادمانی است و در این موضوع تردیدی نیست اما معضلی که در این بین وجود دارد این است که ما به آن میزان که بر فلزات پایه متمرکز هستیم بر عناصر همراه از جمله عناصر کمیاب خاکی، تلاش و تمرکز نداریم. به عنوان نمونه اکنون بخش معدن کشور بر استخراج سنگآهن تلاش بسیار دارد اما این کامودیتی ارزش اقتصادی چندانی ندارد، بنابراین بخش معدن کشور باید از عناصری مانند تیتانیوم و سایر عناصر نادر خاکی بهرهبرداری کرده و تلاش خود را صرف آن کند. این اتفاق باعث میشود بازار داخلی فقط وابسته به خریدارهای ویژه مانند چینیها باشد. افزایش نرخ فلزات پایه هر چند باعث میشود که تنها در بازه زمانی خاصی پول هنگفت بهدست آوریم و به سود لحظهای خرسند باشیم، اما آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد تمرکز بر سرمایهگذاری بلندمدت است.
درست است که افزایش نرخ این اقلام برای ما ارزشمند است، اما در کنار اینها گنجینههای دیگری هم داریم که جای سرمایهگذاری دارند و در چشمانداز طولانیمدت سودآورتر از مواد پایه هستند. اکنون که نرخ فلزات پایه افزایش پیدا کرده، شرکتهای معدنی فرصت خوبی دارند که به تجدید توان خود فکر کنند و در کنار آن بر عناصر ارزشمند نیز همراه تلاش و تمرکز کنند تا ارزش افزوده ماده معدنی در این معادن بالا برود، نه اینکه فقط بر فلز پایه متمرکز باشند.
این عناصر به دلیل ویژگیهای شیمیایی و فیزیکی، ارزش زیادی دارند اما متاسفانه چندان مورد توجه قرار نمیگیرند.
البته ایمیدرو طرح عناصر نادر خاکی را راهاندازی کرده اما پیشنهاد میشود در این زمینه تلاش بیشتری شود تا وابستگی بازار داخلی به بازار فلزات پایه نیز کمتر شود.
پیمان افضل / استاد دانشگاه