کمبود آب و شرایط جغرافیایی در تاریخ ایران نیاز به ساخت شبکههای آبیاری و سازماندهی آن را از سوی یک قدرت متمرکز فراهم کرد.
به دلیل کم آبی، ایرانیان باستان برای توسعه کشاورزی آبهای زیرزمینی را با حفر قنات استخراج میکردند. پدیده قنات چنان منافع اکوسیستم را در نظر میگرفت که اجازه نمیداد آبهای زیرزمینی بیش از اندازه استحصال شوند. این روش به عنوان پایدارترین روش بهرهبرداری از سفرههای آب زیرزمینی بود، به این خاطر که با میزان مشخصی از آبخوان آب برداشت میکرد که سفره آب زیرزمینی بتواند تجدید شود و به حیات خود ادامه بدهد. بنابراین هرچند آب از دیرباز با قدرت دولت ارتباط داشته اما مصرف آن هماهنگ با مفهوم توسعه پایدار بوده است.
بهتدریج تفکر رشد اقتصادی و حداکثرسازی سود ما را به سمت توسعه یکجانبه سوق داد. نگرش به طبیعت به عنوان سرمایهای برای ارتقای رفاه اقتصادی باعث شد مسئولیتها و نقشهایی برای دولت در ایران تعریف شود و این نهاد با محوریت مدیریت توسعه یکجانبه پیش برود. با اینکه قنات نمود کاملی از تلاش و هنر ایرانیان برای کمبود، ارزشمند بودن و رسیدن به آب بوده است اما بهتدریج ما از مدیریت پایدار آب دور شدیم. با حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق، رشد کشاورزی به روش ناپایدار در هر منطقهای از کشور بدون توجه به موجودی آب آن منطقه، ضعف مدیریت در مصرف آب معادن به خصوص در مرحله فرآوری مواد معدنی، کم توجهی به بازچرخوانی آب در کارخانهها از توسعه پایدار و حفظ پایدار منابع آب فاصله گرفتیم. در این شرایط مدیریت پایدار آب نیازمند دوری از نگرش صرف توسعهای و نگاهی چندجانبه به محیط زیست، اجتماع و فرهنگ است. امروز توجه به مفهوم حکمرانی خوب میتواند برای رسیدن به این مهم کاربردی باشد چراکه این مهم مجموعهای از اقدامات فردی، نهادی، عمومی و خصوصی برای اداره مشترک امور را در نظر میگیرد. این مفهوم فرآیندی از ایجاد تفاهم بین منافع متضاد است که در قالب اقدامات مشارکتی و سازگار پیش رفته و شامل نهادهای رسمی، گروههای غیررسمی و سرمایه اجتماعی از جمله شهروندان میشود.
منیر حضوری -خبرنگار روزنامه صمت