حدود ۶۰ درصد ذخایر شناساییشده معدنی کشور مصالح ساختمانی است که در این میان شن و ماسه سهم زیادی دارد. بررسی آمارهای مربوط به معادن در حال بهرهبرداری کشور گویای آن است که شن و ماسه حدود یکچهارم معادن فعال کشور را به خود اختصاص دادهاند و تعداد آنها بالغ بر هزار و ۱۷۰ معدن است. معادن شن و ماسه ۲۴ درصد از تعداد حدود ۵ هزار معدن فعال کشور را شامل میشوند؛ بنابراین ۲ هزار و ۱۳۹ معدن فعال یا ۴۳.۵ درصد از معادن کشور در زمینه شن و ماسه فعالیت دارند.
روزنامه صمت درباره اهمیت معادن شن و ماسه و تاثیر برداشت از آن در توسعه پایدار با علی بیتاللهی، عضو هیات علمی و مدیر بخش زلزله و مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفتوگو کرده است.
اهمیت معادن شن و ماسه در چیست؟
معادن شن و ماسه بهدلیل کاربرد در ساختمانها مورد توجه بوده و بیشتر در امتداد مسیلها و رودخانههای اطراف شهرها قرار دارند. بدون شن و ماسه احداث ساختمان امکانپذیر نیست و از آنجایی که این دسته از معادن در اطراف همه شهرهای کشور وجود دارند، جزو دمدستترین معادن کشور هستند و اینطور نیست که فعالان معدنی برای بهرهبرداری از آن به راههای دور مراجعه کنند. البته وزارتخانه محدودیتهایی را در ارائه پروانه بهرهبرداری و استخراج شن و ماسه ایجاد کرده و به فعالان این حوزه تا یک عمق مشخصی مجوز حفاری میدهد؛ بنابراین فعالان معدنی اجازه ندارند به عمق ۲۰۰ متری زمین نفوذ کنند.
میزان آب مصرفی معادن شن و ماسه چقدر است؟
فعالان معدنی برای شنشویی از چاههای آب زیرزمینی استفاده میکنند، این در حالی است که براساس برآوردها نزدیک ۴۰ درصد آبهای زیرزمینی مورد مصرف معادن شن و ماسه تبخیر میشود و از بین میرود. این عدد بزرگی است که نشان میدهد آب زیرزمینی بهراحتی با دستگاه به سطح زمین کشیده میشود و نزدیک نصف آن هدر میرود. فعالان معدنی در این نوع از معادن باید در مصرف آب صرفهجویی و تکنیکهای معدنی و برداشت خود را تسهیل کنند. از آنجاییکه اطراف تهران معادن شن و ماسه زیادی وجود دارد برای مقابله با پدیده فرونشست باید در تمامی فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی خود از جمله شستوشو در معادن شن و ماسه مصرف آب را کاهش دهیم.
وضعیت فرونشست در تهران به چه صورت است؟
یکی از مواردی که در بحث خطر لرزهای و فرونشست زمین دنبال میکنیم، موضوع پایداری پی، ساختگاه و زمین است. در تهران بهویژه بخشهای جنوبی و جنوب غربی نرخ فرونشست نسبت به کل دنیا رکورد زده است. به این صورت که هر سال زمین ۲۴ سانتیمتر نشست میکند که این مسئله در مدت ۱۰ سال موجب انحنای ۲.۵ متری زمین میشود و بهطبع عواقب ناخوشایندی را بهدنبال میآورد. دلیل عمده این اتفاق هم مصرف بیرویه آبهای زیرزمینی است. اگر میوهای مثل پرتقال را در دست بگیرید و آب داخل آن را با وسیلهای بیرون بکشید، بعد از مدتی تنها شاهد پوست میوه خواهید بود. ما هم وقتی آب جمع شده لابهلای دانههای خاک را با دستگاه بیرون میکشیم، دانههای خاک به هم چسبیده و فشرده میشوند و سطح زمین در اثر این فشردگی پایین میرود. البته در تهران بهدلیل اینکه این حادثه در ابعاد وسیعی به عرض ۲۰ و طول ۵۰ کیلومتر اتفاق افتاده با چشم قابلملاحظه نیست، اما آثار آن را میتوان به صورت ترک و شکافهای عجیب در راهآهن تهران-مشهد، جنوب ورامین، اشتهارد و شهریار مشاهده کرد. موضوع دیگری که در بحث شنچالهها مطرح است اینکه در اثر گودبرداریهای بسیار عمیقی که در معادن شن و ماسه در امتداد رودخانه کرج اتفاق افتاده، رودخانههای زیادی رسوبگذاری کردهاند؛ غافل از اینکه این امر میتواند موجب ناپایداری زمین شود.
چطور میتوان هم به توسعه معادن شن و ماسه دست زد و هم برای توسعه پایدار تلاش کرد؟
شن و ماسه بهطور مستقیم در ارتباط با ساختوساز است که بیش از ۲۸۰ شغل را فعال میکند. رکود در ساختوساز امکان ندارد، چراکه صنایع دیگری هم به آن وابسته هستند و تعطیلی شن و ماسه میتواند عواقب زیادی برای آنها داشته باشد؛ بنابراین تعطیلی معادن شن و ماسه راهکاری اصولی نیست، اما مکانیابی آنها بهراحتی امکانپذیر است تا آسیب کمتری به حوزهها و مناطق شهری وارد شود. اگر در حاشیه گودالهای شن و ماسه معابر، جاده یا ساختمانی باشد خطرات زیادی از جمله ریزش، ترکخوردگی و ناپایداری را در پیش دارد. باید محدودیتهایی را با نظارت جدی از طرف سازمانهای مسئول اعمال کرد تا عمق این دسته از معادن افزایش پیدا نکند. در واقع بهمحض اینکه این معادن به عمق میرسند باید استخراج شن و ماسه از آنها متوقف شود. علاوه بر آن صنعتی کردن شن و ماسه و یافتن مسیرهای دیگر برای توسعه شهری میتواند جایگزین خوبی باشد. اگر بتوان از بتنهای آماده که حاصل آسیاب سنگها در کوهپایهها است، استفاده کرد کمتر به محیطزیست آسیب میرسد و معادن شن و ماسه دست نخورده باقی میمانند.
چه پیشنهادی برای معادن متروکه دارید؟
چالههایی که به عمق رسیدهاند و شن آنها تمام شده، بهویژه در معادنی که متروکه شده و دیگر از آنها استفاده نمیشود، بهاصطلاح شنچالههایی هستند که همچون استخرهای بزرگ عمل میکنند. میتوان در فصل زمستان و پاییز که بارندگی شدید است و نیاز کشاورزی هم نداریم، آبهای سطحی را به داخل آنها هدایت کرد. آب بهتدریج داخل این شنچالهها جمع میشود و به آرامی در زمین نفوذ میکند و باعث میشود مقدار مصرفی آب زیرزمینی جبران شود. این پدیده آبخوانداری نام دارد و به این معنی است که سفرههای آب زیرزمینی با تغذیه مصنوعی تقویت میشوند تا بیلان منفی را که در اثر استخراج بیرویه آبهای زیرزمینی ایجاد کردهایم، جبران کنیم؛ بهطور مثال از رودخانه کن و کرج آبهای جاری در فصل بارندگی رها و به دریاچه نمک و حوض سلطان وصل میشوند. در این بین بارندگیهایی را که اغلب سیلآسا هستند و آب زیادی را هدر میدهند، میتوان به داخل شنچالهها هدایت و پسانداز کرد تا از مشکلات فرونشست بکاهیم.